نياز توسعه به همياري تا تقابل
فردا بالاخره انتخابات دوره دوازدهمين رياست جمهوري برگزار مي شود و نامي كه دو روز بعد از صندوق بيرون مي آيد، مي تواند روي سرنوشت يك ملت تأثير بگذارد براي همين ضرورت دارد تا نامزدهاي رياست جمهوري بلافاصله با آغاز رقابت در صبح جمعه، نگاهي حمايتي به يكديگر داشته باشند. به اين مفهوم كه بعد از مشخص شدن نتايج، همه در مسير بهبود پيشرفت گام بردارند و كسي سودايي جدا از رشد و توسعه ايران در سر نداشته باشد. اگر اين گونه شود به جاي آنكه سنگي در مقابل مسير دولت باشيم، چراغي در برابر ديده او مي شويم كه مي تواند در تاريكي ها و راه هاي سخت و پرپيچ وخم هدايتگري را بر عهده بگيرد. فضاي حاكم بر رقابت هاي انتخاباتي فارغ از همه هياهو و جنجال هاي سياسي كه داشت، نكته اي را نشان داد كه بدون تعارف مي تواند براي توسعه ايران و براي روش و منش و چشم انداز سياست گذاري هاي عمومي زيان آور باشد. كارشناسان و مديران اجرايي يا تصميم سازان فعاليت هاي كلان اجرايي گمان مي برند كه سياست گذاري هاي عمومي فقط بر عهده دولت است. اگر هم اين گونه باشد كه تا حد بسياري زيادي روند كار چنين چيزي را اطلاق مي كند، نمي توان اين واقعيت را ناديده گرفت كه سياست گذاري عمومي در نهايت از حضور، فعاليت و ارائه تحليل و انديشه سازي نهادهاي اجتماعي و فعاليت گروه هاي مرجع تأثير فراواني مي گيرد و براي اجرا آماده مي شود. اين بدان معناست كه فعالان سياسي و اجتماعي نقش قابل تأملي در تعيين سياست هاي عمومي كشور و تشخيص مسير توسعه دارند اما در چند روز گذشته و در اوج برنامه هاي انتخاباتي مشخص شد كه بخش بسيار بزرگ و تعيين كننده اي از نيروي فعالان سياسي و اجتماعي نه تنها كمكي براي دولت و سياست گذاران عمومي نيست بلكه در جهت مخالف، سنگي براي پاي آنان است. از اين جهت در شروع اين يادداشت بر ضرورت اين مسئله اشاره شد كه از همين فردا همه بايد در خدمت توسعه باشند. تنش هاي موجود در حوزه فعاليت هاي انتخاباتي نشان داد كه متأسفانه نيروهاي تعيين كننده خط و خطوط ايده هاي سياسي دقيقا در مقابل يكديگر قرار دارند. اين نخواستن ها، تحمل نكردن ها و خط كشي ها زيان بزرگي براي توسعه دارند. قطعا همه شهروندان صاحب ايده و نظر مشخصي هستند. اين تفاوت ايده ها در گروه هاي مرجع نيز وجود دارد. تقابل ايده ها و رقابت مدني آنها با يكديگر بايد با كمترين آسيب براي پيشرفت همراه باشد. همه گروه ها و افراد بايد يكديگر را نقد و گره هاي همديگر را باز يا كم و كاستي هاي هم را يادآور شوند اما آيا چنين چيزي بايد به جايي برسد كه يك دولت فعاليت كند و بعد نيرو و تواني بزرگي كه مي تواند ياريگر او در امر توسعه باشد به تخريبگر مسيرش تبديل شود؟ چرا چون آن گروه مي خواست زمام امور اجرايي را در اختيار داشته باشد اما حالا ندارد. هيچ چيز در شرايط موجود براي موقعيت استراتژيك ايران به اندازه توسعه در همه ابعادش اهميت ندارد و توسعه نيز به تجميع همه نيروهاي اجتماعي و همفكري آنها با يكديگر نياز دارد اما امروزه كار به جايي رسيده است كه يك دولت بايد كار كند و گروه هاي مخالف او به دشنامش ببندند، بدون آنكه ذره اي از فعاليت هاي مثبت آن دولت را بازگو كنند يا تمايلي براي بازگوكردنش داشته باشند. باور دارم كه توسعه در ايران بين سال هاي ۸۴ تا ۹۲ شرايط بسيار نامطلوبي را از حيث اجرا و ناكارآمدي مديران اجرايي تحمل كرده است؛ شرايطي كه مي تواند تاريخي باشد. براي همين تن رنجور توسعه نياز به ترميم و بهبودي دارد براي همين گروه ها و نيروهاي سياسي لطف كنند يورش به يكديگر و جبهه گيري عليه هم را فراموش كنند و به جاي آنكه از فرداي انتخابات باز تبديل به منتقدان بيرحمي براي هم شوند، به اين انديشه كنند كه توسعه ايراني نياز به همياري و هم انديشي دارد، نه اينكه حتي برنامه هاي اجرايي براي هدايت كشور نيز به دستورالعمل هايي صرفا براي نقد، توهين، حساب كشي و حتي برخوردهاي شخصي با دولت تبديل شود. خواهش مي كنم فردا را براي توسعه و به كام توسعه دريابيم و هر دولتي كه رياست بر كابينه را بر عهده گرفت، اگر نقدي هم بر او داريم در كنارش به اين انديشه كنيم كه نيرو و توان ما مي تواند به طور قطع در چهار سال ياريگر دولت در امر توسعه باشد.
روزنامه وقایع اتفاقیه