ديپلماسي و هوشمندي

 دكتر نادر هوشمنديار، استاد دانشگاه: در چهار سال گذشته، تسهيل در روابط بين الملل در صدر اولويت هاي كاري دولت قرار داشت. اين مهم آن قدر جدي بود كه بسياري از منتقدان به خاطر تعلق خاطر دولت به حوزه ديپلماسي، بارها مسئولان دولتي را به چالش كشيدند كه زياده روي آنها در سياست گذاري براي ديپلماسي باعث شده روند توسعه برحسب موقعيت ها و پتانسيل هاي داخلي با اما و اگرهاي بسياري مواجه شود اما آيا واقعا مي توان مدعي شد كه گسترده كردن روابط ديپلماتيك مي تواند موجب لغزنده شدن فضاي توسعه در داخل مرزهاي يك كشور شود؟ اين پرسش به طور قطع يكي از كليدي ترين مباحثي است كه بايد طرح كرد و براي آن پاسخي مستدل ارائه داد؛ البته هيچ شكي وجود ندارد كه ديپلماسي و پررنگ كردن مراودات ديپلماتيك امكاني است كه مي توان به واسطه آن حتي فعل و انفعالات داخلي را نيز در راستای تقويت توسعه تغيير داد اما اين نكته نيز انكارناپذير است كه اگر ديپلماسي، تنها سكوي پرتاب براي توسعه باشد و در كنار آن پتانسيل هاي داخلي به كار گرفته نشوند يا مورد ترميم قرار نگيرند، ديپلماسي مي تواند به يك مشي ضدتوسعه اي تبديل شود. اين فرض ها همه قابل طرح هستند اما باز اين سؤال مطرح مي شود كه در دنياي امروز و موقعيتي كه ديپلماسي براي كشورهاي مختلف به وجود آورده، اين نگاه مي تواند پذيرفتني و قابل اجرا باشد كه رفتار ديپلماتيك در جدول سياست گذاري عمومي به گونه اي است كه هم شيبي صعودي دارد و هم شيبي نزولي را براي تغيير مسير شاخص ها ايجاد مي كند؟ به طور حتم، چرخيدن در اين پرسش ها و طرح مسائلي از اين دست مي تواند تا حد زيادي موجب چالش هاي ذهني شديدي شود و براي همين بهتر است به منظور تحليل اين بحث، نگاهي واقعي و تجربه شده را به ديپلماسي و فرايند مدرن آن ديپلماسي اقتصادي داشته باشيم. به طور قطع در دنياي امروز، ديپلماسي پارادايمي علمي و آكادميك است. اين مبحث برحسب رشد عقلانيت در جوامع بشري رشد كرده و در دنياي امروز، مسير بهره وري را با كمك تعامل جهاني در اختيار كشورهاي مختلف قرار داده است. در فضاي ديپلماسي و روش هاي آن نيز به شدت رقابت وجود دارد كه اين رقابت ها درواقع رقابت ميان عقلانيت و توان لازم براي استفاده از عقلانيت است. با استفاده از ترفندهاي ديپلماتيك كشورها و با استفاده از نماي مدنيت سعي مي كنند بهترين موقعيت و امكان را براي كشور خود به ارمغان بياورند؛ در ديپلماسي اقتصادي كه كاملا بازي، بازي سود و عقلانيت است و به عبارتي، ديپلماسي فني محسوب مي شود كه به واسطه آن، كشورها مي توانند ضريب سود و دستيابي به تكنولوژي سود را در بازارهاي جهاني براي خود افزايش دهند. اين تعاريف دقيقا نشان مي دهد، ديپلماسي در هر حد و اندازه اي كه استفاده شود نه تنها سدي در مقابل استفاده از پتانسيل هاي داخلي نيست بلكه كاملا در جهت آن و همراه با آن سعي بر آن دارد كه زمينه شكوفايي موقعيت ها و امكانات داخلي را افزايش دهد. اينكه ما بگوييم از ديپلماسي زياد استفاده كرده ايم و اين مسئله باعث شده در استفاده از نيرو ها و توان داخلي دچار مشكل شويم، درواقع نگاه و تحليلي است كه مي توان گفت تا حد زيادي از تعاريف نوين و واقعي دنياي امروز جدا شكل گرفته و وجود دارد. ما وقتي از ديپلماسي و مخصوصا از ديپلماسي اقتصادي سخن مي گوييم، از ابزاري هوشمند سخن مي گوييم كه مي خواهد با رايزني و ترفندهاي مربوط به آن صيدهاي بزرگ از موقعيت هاي جهاني براي برتري توسعه داخلي فراهم كند. از اين منظر، اگر به ديپلماسي پرداخته شده، بايد قدر اين پردازش را در جريان سياست گذاري عمومي دانست. تنها جايي مي توان از ادامه رشد يا ادامه حيات ديپلماسي نگران بود كه اين فرايند برحسب مقتضياتي هوشمند رخ نداده باشد. فراموش نكنيم كه دنياي امروز، دنياي بهره برداري از رقابت ها و ابزارهاي هوشمند است.

روزنامه وقایع اتفاقیه