نقد ديپلماسي به عقلانيت نياز دارد
دكتر نادر هوشمنديار؛ استاد دانشگاه: مقتضيات بين المللي، مناسبات و عقلانيت خاص خود را مي طلبد. به طور قطع در دنياي امروز اين گونه نيست كه بشود به تغيير و تحولات بين المللي با احساسات يا با شكل و شمايل علايق فردي يا خاستگاه عقيده هاي شخصي پاسخ داد. اين نكته را از آن روي مي گويم كه گاهي ديده مي شود شايد حتي بي ربط ترين شهروندان به لحاظ تخصص هاي سياسي، اجتماعي و اقتصادي نقطه نظري براي برخورد يا سخن گفتن در حوزه هاي ديپلماتيك دارند و هر كدام نيز مدعي هستند و مي خواهند الگوي ذهني آنها يا جناح مورد علاقه شان حتما در مراودات بين المللي لحاظ شود. رويكرد من دقيقا شامل حال افرادي مي شود كه هيچ نقش و نشاني در حوزه هاي اجرايي و تصميم سازي هاي ديپلماتيك ندارند و صرفا به عنوان يك فعال سياسي يا اجتماعي و اقتصادي، طلبكار تصميم ها و نحوه اجراي دستورالعمل هاي ديپلماتيك هستند و فارغ از جايگاه يك منتقد آگاه يا يك اظهارنظر كارشناسي به گونه اي در مورد اتفاقات ديپلماتيك ايران سخن مي گويند و به آن يورش مي برند كه انگاري آنها موضع و موقعيتي بالاتر از تصميم سازان نظام دارند و اگر خود يا افراد جناحشان در مقام اجرايي قرار داشت حتما همه جا مدينه فاضله ديپلماسي بود! ما در حداقل كار عقلاني و استفاده از نيروي تعقل بايد به اين انديشه كنيم كه وقتي در جريان تصميم سازي هاي ديپلماتيك قرار نداريم يعني شايد به كمترين اطلاعات لازم براي اينكه اقدامي به تصميم خاصي منجر شده است نيز دسترسي نداشته ايم پس نمي توان از موضع و جايگاهي برتر صرفا به خاطر حضور در جناح سياسي خاص يا ارتباطات سياسي، حكم به ابطال هر پديده اي داد. اصولا سياسي كردن يا برخورد سياسي با مناسبات ديپلماتيك مي تواند براي توسعه كشور آسيب زا باشد. بسياري از تصميم هاي بزرگ ديپلماتيك حتما از مسير عقلانيت دستگاه هاي تصميم ساز عبور كرده است و شهروندان كه فعل سياست را به عنوان ابزاري جناحي در اختيار دارند بايد به اين مسئله توجه كنند كه آنها دسترسي به همه اطلاعات و ضرورياتي كه منجر به تحركات ديپلماتيك مي شود را در اختيار ندارند. درحال حاضر نيز با بحراني شدن روابط ديپلماتيك ايران با كشور عربستان به خاطر جهالت موجود در روش سياست گذاري عمومي سعودي ها بايد به اين نكته بيش از هر زمان ديگري توجه كرد كه نهادهاي رسمي كشور و تصميم سازان بزرگ حتما وقوف بيشتري از ما دارند كه صرفا دايره فعاليت هايمان، فعل وانفعالات جناحي را در بر مي گيرد؛ البته اين رويكرد به معناي آن نيست كه دستگاه ديپلماسي كشور مورد نقد و نقادي قرار نگيرد. به طور حتم نياز هر دستگاه اجرايي است كه رفتار آن از سوي كارشناسان مورد ارزيابي قرار بگيرد منتهي اين ارزيابي ها بايد محك علمي و تجربي مناسبي داشته باشند. مشكل اينجاست كه به نظر مي رسد هر از گاهي برخي از رويكردهاي كارشناسي نسبت به نوع منش سياست هاي ديپلماتيك كشور با غرض ورزي هاي سياسي همراه است. درحال حاضر و بعد از شكل گرفتن اتحاد غير انساني سعودي ها با اسرائيل براي مقابله با ظرفيت ها و پتانسيل هاي ايران، به برخوردهاي منطقي و عقلاني با روش هاي ديپلماسي كشور بيش از هر زمان ديگري نياز است. انتقام گيري هاي سياسي و جناحي از منش هاي عقلايي كه براي اجراي ديپلماسي ايراني به كار گرفته مي شود حتما كمكي از سر ناآگاهي به آگاهي امثال سعودي ها در دشمني با ايران است. اتحاد و يكصدا شدن در پيشبرد اهداف ديپلماتيك براي هر كشوري، مخصوصا وقتي كه دشمني ها افزايش مي يابند، خود شاخص هايي ضروري و محكم در توسعه محسوب مي شوند؛ براي همين به عنوان يك معلم و پژوهشگر توسعه از سياست بازان تقاضا دارم كه از ترويج سخنان غير علمي و غير كارشناسي كه با كمترين اطلاعات از وضعيت بايدها و نبايدهاي ديپلماتيك كشور مطرح مي شود، پرهيز كنند.
روزنامه وقایع اتفاقیه