تولید در حاشیه

آیا پرداختن به فعالیت‌های صنعتی مقرون به صرفه است؟

عكس: مجید حق‌دوست

تازگی‌ها این‌گونه شده است که همه جا می‌توان از اقتصاد شنید و در هر جایی از شهر پای تحلیل‌های اقتصادی نشست. این هم البته از مزایای اتفاقاتی است که در چند سال گذشته برای اقتصاد ما رخ داده است. از یک سو که نگاه می‌کنی، البته چنین مساله‌ای می‌تواند مثبت و مفید باشد چون سیاست‌زدگی عمومی ظاهرا دردی از توسعه دوا نمی‌کند اما حالا شاید وقتی همه تا این حد به اقتصاد واکنش نشان می‌دهند شاید در آینده نه چندان دور دیگر نشود به سادگی شاخص‌های اقتصادی را بازی گرفت و از مسیر توسعه دور کرد. به هر حال این واقعیت امروز اقتصاد ما شده است. برای همین ما هم این روزها زیاد در شهر رها می‌شویم و با مردم و گروه‌های مختلف اقتصادی درباره اقتصاد، توسعه و مفاهیم مختلف اقتصادی صحبت می‌کنیم. براساس همین سنت تازه دیروز سراغ تولید‌کنندگان رفتیم به دلیل آنکه بدون شک شما هم در این چند وقت گذشته زیاد از تولید شنیده‌اید و بارها با این جمله مواجه شده‌اید که اقتصاد ما اکنون به هیچ چیز به اندازه تولید نیاز ندارد. البته اگر بخواهیم واقعی‌تر سخن بگوییم، باید گفت که نیاز به تولید بحث تاریخ اقتصاد ماست اما در چند سال گذشته ظاهرا این نیاز بیشتر از هر وقت دیگری از سوی کارشناسان و اندیشمندان کشور درک شده است اما هنوز مسوولان و ماموران اجرایی راه خاصی برای عبور بهینه تولید و صنعت باز نکرده‌اند. یعنی می‌توان گفت همچنان نسبت به سابق تغییری در اوضاع تولید ایجاد نشده است. این مساله تا حدی وجود دارد که تولید‌کنندگان می‌گویند، تولید دیگر مقرون به صرفه نیست و تولید‌کنندگان زیادی در پی تغییر شغل و ورود به عرصه واردات هستند. اما آیا واقعا تولید تبدیل به اتفاقی فاقد صرفه اقتصادی شده است؟
یک تولید‌کننده می‌گوید: «شک نکنید که تولید مقرون به صرفه نیست و دلیل آن هم تنها بی‌علاقگی مسوولان اجرایی اقتصاد به تولید است. امسال همه بزرگان و همه صاحب‌نظران برنامه‌ریزان اقتصادی را برای رفتن به سمت تولید تشویق کردند. بهترین اتفاق نام‌گذاری سال 91 به نام تولید بود اما در حوزه اجرا چه اتفاقی افتاد. شما خود به این سوال پاسخ بدهید. آیا اگر تولید‌کننده بودید باز هم به تولید ادامه می‌دادید؟»
البته ما با تمام توان سعی بر آن داریم که به این پرسش پاسخ ندهیم برای همین از کارشناسان بدنه تولید خواستیم که بگویند آیا واقعا تولید مقرون به صرفه هست یا نه؟ یک تولید‌کننده دیگر در پاسخ به این پرسش می‌گوید: «چگونه باید تولید مقرون به صرفه باشد. ما دایم طی چند سال گذشته در داخل کشور از 30 کالای چینی دامپینگ شده‌ایم. همه به دولت می‌گویند تولید را دریاب ولی حالا کار به جایی رسیده است که باید مواد اولیه را به دلیل اتفاقی که برای نرخ ارز افتاده است تا چند برابر قیمت بخریم اما محصول خود را با قیمت مورد علاقه دولت به فروش برسانیم. من معتقدم تولیدکنندگان باید به فکر تغییر کار باشند.»
این جمله را دقیقا یک تولید‌کننده دیگر نیز مطرح می‌کند. او با صدایی که پشت خطوط تلفن می‌لرزید، گفت: «هزینه تولید کمر تولید‌کننده را خم کرده است. به شهرک‌های صنعتی بروید، به خوبی می‌بینید که تولید‌کنندگان به دلیل هزینه تولید کرکره را پایین کشیده‌اند. به همین شهرک صنعتی شمس‌آباد سر بزنید. بسیاری از کارخانه‌ها نیمه‌تعطیل هستند چون هزینه تولید با نرخ ارز فعلی سر به فلک می‌زند. عقل سلیم حکم می‌کند که این شرایط کار در فضای تولید را رها کرد و به یک وارد‌کننده کالاهای چینی تبدیل شد.»
جالب اینجاست که یک تولید‌کننده دیگر با وضوح بیشتری از واژه وارد‌کننده کالاهای چینی استفاده می‌کند. او می‌گوید: «اگر به سابق باز‌گردیم دیگر سمت تولید نمی‌روم بلکه حتما در جرگه وارد‌کنندگان کالا از چین قرار می‌گیرم.» عضو هیات‌مدیره اتحادیه تولیدکنندگان کیف و کفش نیز یکی دیگر از تولید‌کنندگان است که از تغییر شغل اهالی صنعت سخن می‌گوید. او معتقد است: «به واسطه کاهش قدرت رقابت تولیدکنندگان داخلی در بازار، طی سال‌های اخیر بسیاری از تولیدکنندگان فعالیت خود را رها کرده و به واردکننده تبدیل شده‌اند چراکه تولید برایشان سودآور نبود.» وی اعلام کرد: «واردات گسترده از چین، بزرگ‌ترین ضربه را بر تولیدکنندگان داخلی وارد کرد.» به نظر می‌رسد واردات کالاهای بی‌کیفیت از چین به درد دل مشترک بسیاری از اهالی صنعت تبدیل شده است. البته با توجه به اتفاقاتی که در بازار ارز رخ داده است یا به عبارتی به دلیل افزایش قیمت دلار مسیر ورود بسیاری از این کالاها بسته شده اما از سوی دیگر نباید فراموش کرد که این افزایش قیمت دلار برای تولید نیز تبدیل به یک تهدید شده چون هزینه تولید را دوباره با افزایش همراه کرده است. تولید‌کنندگان می‌گویند دود هر اتفاق اقتصادی به چشم تولید می‌رود. شاید البته حق با تولید‌کنندگان باشد چون در حال حاضر نیز تهیه مواد اولیه تولیدات صنعتی با مشکل مواجه شده است و به دلیل بالا رفتن هزینه تولید فروش محصولات با قیمت‌های دولتی مقرون به صرفه نیست. رضایی، یک فعال صنعتی، می‌گوید: «مسوولان دولتی تولید‌کنندگان را متهم می‌کنند که کالای بی‌کیفیت راهی بازار می‌کنند از سوی دیگر هم دایم در حال نوحه‌سرایی برای تولید هستند. شاید این‌گونه باشد اما آیا وقتی مسوولان اقتصادی دولتی به نحوی رفتار می‌کنند که انگاری نماینده وارد‌کنندگان هستند آیا می‌توان از تولید‌کنندگان انتظار داشت که در بازار رقابت جهانی بهترین باشند.»
وی ادامه می‌دهد: «در چند سال گذشته که طلایی‌ترین دوران درآمدهای نفتی ایران بود یا در زمان هدفمند کردن یارانه‌ها که می‌شد مشکل نقدینگی صنعت را حل کرد، مدیران دولتی اقتصاد به رغم آنکه برای پرداختن به تولید حمایت می‌شدند تا چه حد برای رفع گره‌های صنعت تلاش کردند.»
یک تولید‌کننده دیگر نیز این تحلیل را ارایه می‌دهد: «ما در چند سال گذشته بهترین موقعیت‌ها را داشتیم که تولید را نجات دهیم اما مسیر واردات را باز کردیم در حالی که مقام‌معظم‌رهبری نیز از مدافعان تولید هستند ولی با این وجود مدیران دولتی اقتصاد و بدنه اجرایی کار را به جایی رساند که تولید به گران‌ترین فعالیت اقتصادی تبدیل شد. در این شرایط عقلانی است که تولیدکننده‌ها شغل خود را تغییر دهند.»
اما آیا واقعا باید توپ تبدیل شدن تولید به گران‌ترین فعالیت اقتصادی را در زمین دولت رها کرد؟
مهدی تقوی استاد دانشگاه در پاسخ به این سوال می‌گوید: «به هر حال دولت فرماندهی اقتصاد را در ایران بر عهده دارد و برنامه‌های اقتصادی هم در چند سال گذشته نیز از سوی دولت طراحی و اجرا شده است.»
وی ادامه می‌دهد: «بدون شک به لحاظ دسترسی به درآمدهای نفت در چند سال گذشته دولتی‌ها بهترین امکان را برای برطرف کردن گره‌های صنعت در اختیار داشتند ولی این اتفاق رخ نداد چون شیپور اقتصاد وارونه دمیده شد. برنامه‌ریزان دولتی اقتصاد به گونه‌ای سیاست‌های اقتصادی را طراحی کردند که به واسطه آن مصرف و واردات شتاب گرفت و تولید با همان گره‌های سابق درگیر و درگیر‌تر شد.»
به این نکته نادر هوشمندیار، یک استاد دیگر دانشگاه نیز این‌گونه اشاره می‌کند: «به نظر من حتما دولت باید پاسخگوی گره‌های تولید باشد. اگر نگاه به اقتصاد نگاهی منطبق بر واقعیات و منطبق بر نیازهای اصلی اقتصاد بود به فرض دولت حتما سهم تولید‌کنندگان از یارانه‌ها را پرداخت می‌کرد ولی حالا شاهدیم که فقط تولید‌کنندگان ظاهرا سهم خود را از هدفمندی دریافت نکرده‌اند.»
وی اضافه می‌کند: «این اتفاق در شرایطی رخ می‌دهد که دولت از هر سو به پرداختن به تولید تشویق شده است. بهترین کار را امسال مقام رهبری انجام دادند و برای دولتی‌ها انگیزه بزرگی برای پرداختن به تولید ایجاد کردند ولی حالا در نیمه دوم سال مسوولان اجرایی به شکلی رفتار کردند که بدون شک تولید یکی از بدترین شرایط را در حلقه اقتصاد کشور دارد.»
هوشمندیار می‌گوید: «اگر تولید جدی گرفته شده بود حتی دشمنان بیرونی ایران نیز نمی‌توانستند به سادگی به اقتصاد ایران لگدپرانی کنند ولی متاسفانه در چند سال گذشته به رغم در اختیار داشتن بهترین درآمدهای مفتی مدیران دولتی اقتصاد به سمتی نرفتند که امروز با خیالی راحت بشود به صنعت تکیه کرد.»
وی می‌گوید: «اینکه یک مدیر دولتی بیاید در تلویزیون و بگوید وضع تولید خوب است دلیل بر این نمی‌شود که واقعا وضع تولید خوب باشد. فرماندهان دولتی اقتصاد با عنوان مدیران اقتصاد باید شهامت داشته باشند و ضعف‌های موجود را بپذیرند آن وقت بهتر و ساده‌تر می‌توانند گره‌های موجود را باز کنند.»
هوشمند‌یار تشریح می‌کند: «امروز هم بهتر از فرداست برای همین مسوولان دولتی باید باور کنند که تولید بیشتر از آنکه به شعار نیاز داشته باشد به اندیشه و عمل واقعی نیاز دارد در غیر این صورت دیگر شاهد آن نخواهیم بود که تولید‌کنندگان از تغییر شغل سخن بگویند.»
ماجرای تغییر شغل تولید‌کنندگان به یک سناریوی تلخ برای تاریخ صنعتی ایران تبدیل شده است. البته ظاهرا مدیران دولتی اقتصاد چنین چیزی را باور ندارند با این وجود اما ای‌کاش حداقل به این فرض پاسخ بدهند که چرا وقتی همه چیز خوب است تولید‌کنندگان دوست دارند شغل خود را تغییر دهند؟

تولید در حاشیه

 

نشریه: روزنامه شرق