تولید کنندگان باید به دنبال یارانه می دویدند

شرایط تولید پس از اجرای فاز اول طرح هدفمندی یارانه ها به کجا رسید؟

نادر هوشمندیار دکترای خود را در دو رشته اقتصاد،از انگلیس گرفته است. او در حال حاضر در دانشگاه علامه طباطبایی تدریس می کند.

برای شروع بحث از تولید و چرایی شکست های تولید، بگویید.

من از سر تنوع یا پز اقتصادی برای تولید سوگواری نمی کنم، بلکه معتقدم «باید» برای تولید سوگواری کرد و همه باید به این باور برسند که تولیدنیاز به سوگواری دارد چون تولید به جوهره انسان مربوط است. انسان فقط در تولید است که خلقت را تجربه می کند و به ذات آفرینش نزدیک می شود. بدون تولید انسان مولد وجودی ندارد. برای همین وقتی تولید به بن بست می رسد باید سوگواری کرد. این سوگواری در واقع، سوگواری برای انسان مولد است.

در اقتصاد ایران همواره گرفتار بوده است و یا همواره درگیر بوده است و همیشه هم گروهی بوده اند که می گفتند باید به داد تولید رسید زمانی حبیب نفیسی به عنوان یک اندیشمند صنعتی در ایران وقتی داشت دانشکده پلی تکنیک را تاسیس می کرد، معتقد بود که نیاز اصلی اقتصاد ایران تولید است و می گفت برای پیشبرد تولید حتی حاضر است در کویر چادر بزند اکنون هم افرادی هستند که مانند او اندیشه می کنند و معتقدند باید پرچم تولید را در هر جایی که شد بالابرد. در این دوره ها بسیار اتفاق افتاد که حتی با تولید برخورد شد منتها فراموش نکنید در روزگار ما اندیشه ها به بلوغ رسیده اند و اجماع جهانی توسعه، بیش از هر زمان دیگر به اقتصاد مولد باور پیدا کرده است. در زمان حبیب نفیسی وقتی مسیر تولید بسته می شد شاید به اندازه امرو خیلی اقتصاد در تنگنا قرار نمی گرفت وخیلی دور افتادگی اقتصاد ایران از پیکان جهانی نمود نداشت ولی دوران ما، دوران تولید و اقتصاد مولد است. در این روزگار اگر تولید به حاشیه رانده شود اقتصاد حرفی برای گفتن ندارد. خیلی ساده باید گفت که امروزه شرایط فرق کرده است. در «جهان اکنون» بدون تولید اصلا نمی شود راه رفت و از درآمدهای جهانی استفاده کرد. نسل ما و نسل دیروزی های از حیث رکود در تولید دقیقاً در یک خط قرار دارند اما جایی که ما در آن قرار گرفته ایم کاملاً متفاوت است با جایی که آنها در آن زندگی با اقتصاد را تجربه می کردند. شرایط ما با تولید و فهم تولید گره خورده است.

همه پس از فاز اول طرح هدفمندی یارانه ها از افت تولید و صنعت حرف می زنند، به نظر شما گاهی اوقات در نشان دادن شرایط تولید اغراق نمی شود؟

من از اغراق اطلاعی ندارم. البته بارها شنیده ام که مدیران اقتصادی می گویند در مورد وضعیت تولید اغراق منفی وجود دارد یعنی مشکلات تولید بزرگنمایی می شود. ولی من خیلی از این اغراق خبر ندارم. بلکه بر اساس واقعیت هایی که خودم آنها را لمس کردم و یا در پژوهش های اقتصادی کشور دیده ام سخن می گویم. فارغ از این بر این باورم که برای دیدن شرایط نامشخص تولید خیلی نباید دور شد بلکه در همین نزدیکی ها و در کنار گوش این شهر می توان به خوبی تولیدکنندگان را دید که چگونه و در چه وضعی به فعالیت مشغول هستند. در کجای دنیا وقتی تصمیم گرفته می شود که پرشی در توسعه اتفاق بیفتد، کار به جایی می رسد که تولید کنندگان آرزو میکنند ای کاش تولید کننده نبودند و به واردات کالاهای مصرفی اشتغال داشتند؟ این یک واقعیت است حالا شما روی این واقعیت هر اسمی می خواهید بگذارید. می توانید به آن بگویید اغراق و یا می توانید بگویید مزاح و یا هر چیز دیگری ولی نمی توان این مساله را نادیده گرفت. بروید با تولیدکنندگان سخن بگویید آن وقت به خوبی مشاهده می کنیدکه همه آنها از این که تولید کننده هستند رنج می برند و دوست داشتند تا وارد کننده باشند چون ظاهراً بخت در این چند سال گذشته با وارد کنندگان کالاهای مصرفی یار بوده است.

اما سهم تولید کنندگان در شکل گیری این فضا چگونه باید تخمین زده شود؟

تولید کنندگان حتما مظلومین تاریخ اقتصادی کشورهستند . ببینید، نمی توان این مساله را انکار کرد و یا حاشیه ای برای آن ساخت چون میانگین سیاستها ی اقتصادی کشور به گونه ای نبوده است که بگوییم تولید کنندگان چیزی غیر از مظلومین تاریخ اقتصادی کشور هستند. در همین دوران اخیر، یعنی بعد از هدفمند شدن یارانه ها به روند اقتصادی کشور نگاه کنید. تنها گروهی که باید دنبال سهم خود از یارانه ها می دویدند تولید کنندگان بودند و هستند. در این مدت هزینه تولید به دلیل گرانی سوخت و بسیاری از کالاهای زیر بنایی افزایش یافت. اما تنها گروهی که با مدیران دوتی اقتصاد درگیر بودند و اجازه تغییر قیمت ها را نداشتن تولید کنندگان بودند. همه این موارد هم در شرایطی اتفاق افتاد که بازار کشور به جولانگاه کالاهاچینی تبدیل شده است. در حال حاضر البته این اجماع در اقتصاد کشور به وجود آمده است که تولید اصلی ترین نیاز اقتصادی ایران است و باید بیش از هر زمان دیگر به تولید پرداخت و ساختارهای صنعتی را تقویت کرد ولی با این وجود همچنان حرکتی دیده نمی شود که حیات تولید را تضمین کند از سوی دیگر هر روز تعدادخبرهایی که از تعطیل واحدهای صنعتی خبر می دهند بیشتر می شود. یکی از بهترین اتفاقاتی که در چند سال گذشته رخ داد نامگذاری امسال با عنوان سال تولید بود. این مساله نشان داد که رهبری نظام هم به خوبی از نقش تولید و نیاز اقتصادی کشور به صنعت خب دارند و تولید را اصل می دانند. با این اتفاق باید امسال به بهترین سال برای تولید تبدیل می شد اما آیا کسی در دایره فعالیت های اجرایی و یا نه عبارتی در میان مدیران دولتی وجود دارد که بگویید و مدعی باشد که امسال بهترین سال برای تولید است؟ وقتی رهبری می گویند تولید، دیگر مدیران اجرایی هیچ بهانه ای نباید داشته باشند چون تولید جایگاهی بزرگ به خود اختصاص داده است و نباید دستگاه های اجرایی باز هم بهانه های رنگانگ برای دور شدن از تولید ارایه دهند. ولی در عمل شاهدیم ه برنامه ریزان و کسانی که مسوول اجرایی اقتصاد هستند حتی باز هم با وجود این رویکرد به تولید، به سمتی نرفته اند که آینده صنعت را تضمین کند.

در مورد سهم تولیدکنندگان از اوضاع نامطلوب چه می توان گفت؟

ببینید، من هم مثل گروهی از کارشناسان معتقدم که تولید کنندگان هم در اوضاع موجود برای صنعت مقصر هستند. نمی توان این تقصیر را نادیه گرفت اما فراموش نکنید ما در اقتصادی زندگی میکنیم که درآن سرمایه داری دولتی حاکم است . در گردونه سرمایه داری دولتی شاید بزرگترین تقصیر نیروهای خصوصی اقتصاد در حوزه تولید این است که خود به صورت خودکار برای افزایش توان رقابتی خود ظاهرا باید بیشتر تلاش کنند که انگاری اینگونه نیست. همین ادعا البته یک تضاد بزرگ دارد. چون تولید کننده هر چقدر تلاش کند باز هم با ترجیحات اقتصادی سرمایه داری دولتی روبرو می شود که هیچ جهت گیری مثبتی به سمت تولید ندارد. مثلاً در همین چند سال گذشته ، در نظر بگیرید وقتی مدیران و برنامه ریزا دولتی مرزهای واردات را بدون حساب و کتاب باز کردند در نهایت تولید کننده هرچقدر هم که تلاش کرد به جایی نرسید. حوزه تعارف، نیست. باید واقعیت ها را شفاف گفت تا مسیراصلی و بهینه بهتر به دست بیایید. در حال حاضر تولید کنندگان به دلیل چندین سال واردات در اقتصاد ایران در بن بست قرار گرفته اند حالا هر چقدر هم تلاش می کردند در مقابل این تعجیل در واردات مصرفی باز هم با گره های زیادی مواجه بودند. در اقتصاد ایران به دلیل اعمال سیاستهای تورمی و فقدان حمایت از صنعت هزینه تولید در سطح بالایی قرار دارد و با واردات بدون حساب و کتاب رسما تولید کنندگان در شرایطی قرار میگیرندکه قافله را می بازند. در این شرایط شما هر چقدر هم تلاش کنید به جایی نمی رسید. من نمی خواهم شعار بدهم اما یکی از مدیران اجرایی بیایید پاسخ بدهد که واقعا تولید کنندگان در مقابل تصمیم های کلان اقتصاد از سوی دولت که بازدارنده تولید است، چگونه می توانند خود آستین ها را بالا بزنند و چرخ تولید را از گل در بیاورند؟

چطور در بحران افزایش نقدینگی تولید مشکل نقدینگی دارد؟

باید هر روز با خود دوره کنیم که روزگار ما روزگاری است که تولید حرف نخست را می زند و در نبودن تولید اقتصاد به مصرف کننده فعالیت سایر اقتصادهای موجود در عرصه جهانی تبدیل می شود . دقت کنید در چند سال گذشته میزان نقدینگی در اقتصاد ایران از ۹۴ هزار میلیارد تومان به ۴۰۰ هزارمیلیارد تومان تبدیل شده است. اگر اندیشه صنعتی و صنعت باوری وجود داشت این نقدینگی می توانست نیازهای تولید کنندگان بر طرف کند اما طنز اقتصادی ما خودش را درست همزمان با این رشد بی سابقه نقدینگی نشان می دهد. درست به موازات این رشد نقدینگی،اهالی صنعت به دلیل نداشتن نقدینگی ورشکست می شوند. این چه معنا یی می دهد . بدون شک اگر اندیشه صنعتی وجود داشت و یا وقتی همه بزرگان تولید باوری را تشویق می کردند . مدیران اجرایی نیز به سمت تولید حرکت می کردند اما این اتفاق رخ نمی دهد چون اندیشه صنعتی وجود ندارد و این باور شکل نگرفته است که بدون تولید نمی توان در دایره اقتصاد جهانی سخن گفت.

تولید کنندگان باید به دنبال یارانه می دویدند