حماسه اقتصادی به «من، من» نیاز ندارد

اقتصاد ایران یکی از خاص‌ترین دوره‌های تاریخی خود را مزه‌مزه می‌کند یا عجیب‌ترین روزگار تاریخی خود را پشت سر می‌گذارد. نقطه عطف این ماجرا نیز بدون تعارف در جایگاه موجود برای اقتصاد نهفته است که رویکردهای مختلف به اقتصاد را نشان می‌دهد. در پنج‌سال گذشته سابقه نداشته است که اقتصاد در رسم نام‌گذاری برای هر سال جدید، جایگاه ویژه‌ای نداشته باشد. امسال نیز «حماسه اقتصادی» در پیشانی سال 92 نشست تا یک‌بار دیگر اقتصاد و توسعه‌اندیشی سرلوحه عمل باشد. اما از سوی دیگر دستگاه اجرایی کشور و مدیران اقتصادی قرار دارند که هر سال به رغم آن‌که اقتصاد صدرنشین می‌شود، به گونه‌ای عمل می‌کنند که در پایان سال بیش از هر مولفه‌ای، اقتصاد با گره‌های متعددی دست به گریبان است. درواقع می‌توان گفت که اقتصاد ایران میان یک درایت و دوراندیشی واقعی و یک ضعف بزرگ اجرایی قرار گرفته است به نحوی که مدیران اجرایی اقتصاد یا نمی‌توانند یا نمی‌خواهند بار اقتصاد را به‌گونه‌ای جمع کنند تا جوابگوی نیاز توسعه کشور باشد. از این منظر اگر بخواهیم به سال 92 در همین ابتدای سال جدید نگاهی داشته باشیم، باید گفت که حماسه اقتصادی حتما نیاز به مدیرانی در حوزه اجرای اقتصاد دارد که فاصله میان خواست درایت حاکم و ضعف موجود در بدنه اجرایی را کاهش بدهد. به طور قطع این نخستین قدم برای اجرایی‌کردن نام «حماسه اقتصادی» است. البته برای سال 92 «حماسه اقتصادی» در کنار «حماسه سیاسی» به کار گرفته شده است که این مسئله نیز می‌تواند با فهم اقتصادی مورد ارزیابی قرار بگیرد. به این مفهوم که در سال جدید، مردم ایران صاحب یک فرصت سیاسی هستند که می‌توانند با استفاده از آن ضعف موجود در بدنه اجرایی اقتصادی را برطرف کنند. بدون تعارف باید گفت که درست در پنج‌سال گذشته که هر سال نشانی از اقتصاد را از خود داشته یا هر سال با نام اقتصاد مزین می‌شده است، مدیرانی وظیفه اجرای اقتصادی را بر عهده داشتند که درست در نقطه عکس، شاخص‌های اقتصادی را به بیراه هدایت کرده‌اند. این ادعا حالا دیگر چیزی نیست که بشود آن را به راحتی رد یا با تعلقات سیاسی آن را مخدوش کرد. حال و روز اقتصاد ایران به جایی رسیده است که حتی بهانه‌ای به نام تحریم نیز نمی‌تواند ضعف عقلانیت اقتصادی را در میان مدیران اجرایی پوشش دهد. برای همین حتما حماسه اقتصادی را (که از سوی درایت حاکم بر کشور برای سال 92 تجویز شده است) می‌توان این‌گونه معنا کرد: باید حماسه را با کسانی به واقعیت نزدیک کرد که به جای شور و شعارهای الوان، شعور و عقلانیت اقتصادی را سرلوحه عمل قرار داده‌اند. افرادی که سکان اجرایی را در اختیار دارند یک‌بار دیگر جهت حرکت در مسیر را دریافت کرده‌اند. حماسه اقتصادی جهت اصلی برای سال‌جاری محسوب می‌شود که به نظر من تنها زمانی می‌توان این حماسه را در اقتصاد به وجود آورد که مدیران اجرایی به جای «من، من» گفتن‌های بدون خاصیت برای توسعه به سمتی بروند که مشارکت و مشورت با دانش موجود در کشور جایی درست و واقعی در جغرافیای توسعه ایران پیدا کند تا دیگر بی‌تجربه‌ها یا افراد فاقد دانش سکان‌های اقتصادی را در اختیار نگیرند. به طور خلاصه باید گفت که حماسه اقتصادی برای اجرا‌شدن به واقعیت نیاز دارد. نه حقیقت‌های خودساخته که می‌خواهند پوششی برای ناکامی‌های اقتصادی در کشور باشند.

*استاد دانشگاه

حماسه اقتصادی به «من، من» نیاز ندارد

 

نشریه: روزنامه بهار