دقت کنیم در چاله یارانه‌ها نیفتیم

سیاست‌گذاران اقتصادی یا سیاست‌گذارانی که تلاش می‌کنند مسیر توسعه را هموار سازند قبل از آن‌که به نمایی مطلوب و زیبنده و تزیینی برای نتیجه فکر کنند باید بر این اندیشه باشند که نتیجه سیاست‌های آنان به گرهی دوباره برای توسعه تبدیل نشود. به عبارتی سیاست‌گذاران باید قبل از هر چیز ایده و اندیشه‌ای توسعه‌یافته داشته باشند. در غیر این صورت اگر سیاستی هم وضع کنند برای دستیابی به نتیجه‌ای است که پز سیاسی و اجتماعی آنان را تکمیل سازد. می‌توان برای این ماجرا هدفمند‌سازی یارانه‌ها را مثال زد. سیاست‌گذاران اقتصادی دولت‌های نهم و دهم در بسیاری از مواقع آن‌قدر سریع و بدون پشتوانه تجربی و علمی تصمیم می‌گرفتند که شکی برای تحلیلگران باقی نمانده بود که آن‌ها بیشتر در پی تقویت پز سیاسی خود هستند تا این‌که باری از روی دوش توسعه کشور بردارند. در بسیاری از مواقع نیز مشاهده شد که فعالیت‌های آنان نه‌تنها کمکی به شاخص‌های اقتصادی نکرد بلکه زمینه افت و سقوط شاخص‌ها را نیز فراهم آورد. در چنددهه گذشته برای صاحب‌نظران اقتصادی هیچ شکی باقی نمانده است که یارانه‌ها در اقتصاد ایران باید هدفمند شوند و دولت‌های مختلف نیز هریک سعی کردند زمینه هدفمند شدن یارانه‌ها را فراهم آورند. دولت آقای محمود احمدی‌نژاد با این شعار که دولت‌های قبلی توان یا درک اقتصادی نداشتند خود را بهترین پدیده مدیریتی اقتصاد ایران معرفی کرد و درنهایت نیز یارانه‌ها در دولت دهم به‌زعم او و نیروهایش در دولت، هدفمند شدند اما همان‌طور که گفته شد این کار آن‌قدر بی‌محابا و سریع صورت گرفت که اکنون به نظر می‌رسد آرزوی دیرینه اقتصاد ایران به جای آن‌که توانسته باشد باری از روی دوش توسعه بردارد به گرهی برای اقتصاد ایران تبدیل شده است. این روزها اگر به آغاز هدفمند‌سازی یارانه‌ها نگاه کنیم تنها تحلیلی که می‌توان از آن ارائه داد این است که مسئولان دولت‌های قبلی بیشتر می‌خواستند محملی به وجود بیاورند که به واسطه آن دائم از خود تمجید کنند و خود را بهترین نمونه‌ سیاست‌گذاری در تاریخ اقتصادی ایران معرفی سازند اما آیا این‌گونه است؟ دولت جدید بدون شک این روزها هدفمند‌سازی یارانه‌ها را به گونه‌ای به ارث برده است که بیشتر برای اقتصاد گره محسوب می‌شود. مسئولان دولت یازدهم باید از همین ابتدای کار تکلیف خود را در نوع مواجهه با هدفمند‌سازی یارانه‌ها مشخص سازند. به عبارتی آن‌ها باید به این پرسش پاسخ دهند که می‌خواهند به گونه‌ای کار کنند که باری از روی دوش توسعه بردارند یا می‌خواهند ابزاری برای تمجید و تعریف از خود مهیا سازند؟ اگر ملاک برداشتن بار از روی دوش توسعه باشد به نظر می‌رسد که مسئولان اقتصادی دولت یازدهم باید در بستر هدفمند‌سازی یارانه‌ها دقیقا به نکته‌ای اهمیت بدهند که در دولت‌های قبلی آن طور که باید مورد اهمیت قرار نگرفته بود. هدفمند‌سازی یارانه‌ها مثل یک سریال تکراری است که هر ماه 45‌هزار تومان پول در جیب شهروندان ایرانی قرار می‌دهد و شهروندان نیز به دلیل سیاست‌گذاری‌های نامطلوب اقتصادی باید هر ماه چند برابر این 45‌هزار تومان را به پای گرانی هزینه کنند. در این سال‌ها بدترین اتفاق نیز در این سریال از دست رفتن و نادیده گرفتن تولید بود. برای لحظه‌ای فکر کنیم اگر این 45‌هزار تومانی که در جیب شهروندان ایرانی ریخته شد و هرگز هم نتوانست دست آن‌ها را در چاله‌های گرانی بگیرد، در جیب تولید ریخته می‌شد چه اتفاقی برای اقتصاد ایران به وقوع می‌پیوست. از همین منظر مسئولان جدید اقتصادی باید پیچ و مهره‌های سیاست هدفمند‌سازی یارانه‌ها را با سیاست‌گذاری‌های جدید سفت کنند. به عبارتی این اصل را نباید فراموش کنیم که اگر امروز بیکاری و افت تولید و گره‌های معیشتی وجود دارد به دلیل آن است که تولید در چند سال گذشته به اندازه سیاست‌های پولی و تجارت برای سیاست‌گذاران اقتصادی محبوب نبوده است. در حال حاضر با ترمیم هدفمند‌سازی یارانه‌ها که‌ گیر اصلی آن در نحوه اجرا نهفته است، می‌توان به خوبی از یک‌سو بار تولید را سبک کرد و از سوی دیگر سیاست‌های حمایتی را برای اقشار آسیب‌پذیر تقویت ساخت. نباید شک کرد که 45‌هزار تومان نمی‌تواند در اقتصاد امروز ایران پیامی خوب و مطلوب برای کسی به همراه داشته باشد اما اگر این ارقام تجمیع شده و در راه‌اندازی واحدهای درمانی و آموزشی برای اقشار آسیب‌پذیر به کار گرفته شوند حتما می‌توانند چشم‌انداز زندگی بسیاری از مردم را روشن کنند. برای رسیدن به نقطه مطلوب توسعه فقط باید کمی دقت کرد.

دقت کنیم در چاله یارانه‌ها نیفتیم

 

نشریه: روزنامه بهار