دهه فجر و قراری برای آسیب‌شناسی توسعه

 دهه فجر یک‌بار دیگر از راه رسیده است و ما این روزها بهار پیروزی را جشن گرفته‌ایم و شادمان هستیم. بدون‌شک این حق مسلم مردم و نظام جمهوری اسلامی است که برای پیروزی در یکی از بزرگترین انقلاب‌های تاریخ بشری نشانه‌ای در روزشمار رسمی کشور بگذارند که به واسطه آن هر سال، به مناسبت پیروزی انقلاب جشن و سرور برپا شود. دراین‌باره هیچ شکی وجود ندارد و این شادی و شادمانی برازنده انقلاب اسلامی ایران است. فارغ از این به نظر می‌رسد حالا که چند دهه از انقلاب می‌گذرد و قطار انقلاب به ایستگاه توسعه و پیشرفت و ترقی رسیده است باید به این باور برسیم که شادمانی و شادباش‌های سالگرد انقلاب را یک مولفه بسیار مهم می‌تواند تقویت کند و حتی راهبردی مستحکم برای توسعه کشور محسوب شود. این مولفه چیزی نیست جز آسیب‌شناسی راهبردی و استراتژیک مسیری که برای دستیابی به توسعه پایدار و اهداف مورد ترقی و رشد کشور پیموده‌ایم. درواقع از این طریق ما می‌توانیم برگزاری سالگرد انقلاب را از حالت یک جشن به قراری تبدیل کنیم که در آن همه ارکان اجرایی کشور وظیفه دارند تا کارنامه آسیب‌شناسی توسعه ایران را تدوین و به مردم ارایه دهند. بدون‌شک این اقدامی است که می‌تواند بخش‌های بزرگتری از طبقات اجتماعی، مخصوصا جوانان را درگیر مناسبت‌های مربوط به انقلاب و تغییر و تحولات مثبتی که طی این سال‌های نسبت به قبل از انقلاب رخ داده، قرار دهد. جوانان امروز ایران نیاز دارند تا در جریان اهداف انقلاب و پیشرفت دانش و آگاهی مردم در سال‌های بعد از انقلاب نسبت به سال‌های قبل از پیروزی ٥٧ قرار بگیرند. اما چرا باید مفاهیم و ایده‌های منجر به انقلاب را برای مردم و در رأس آن جوانان بازگویی و بازشناسی کنیم؟ در سی و اندی‌ سال گذشته که به نظر من زمان بسیار اندکی است، توسعه در ایران پستی‌ها و بلندی‌های زیادی را تجربه کرده است. زمانی در ایران جنگ، مردم را در صف دفاع مقدس قرار داد و در زمان‌های دیگر برنامه‌های توسعه سعی کردند تا ایرانی پیشرفته را به مردم جهان معرفی کنند. همیشه هم بگومگوهای ایدئولوژیک در سطوح مختلف در این تصویر فعل و انفعالات توسعه ایرانی را همراهی کرده است. هرچه بوده و این نوسان در توسعه هر سطحی از کیفیت و کمیت را که داشته است، اما درنهایت طیف عمومی و یا طیف بیشتری از مردم و جوانان این باور را داشته‌اند که فردای بهتری در انتظار انقلاب و توسعه ایران است. اکنون نیز این باور وجود دارد ولی در چند‌ سال گذشته اتفاقی در حوزه توسعه و تجهیز بخش‌های لجستیک پیشرفت و رشد کشور رخ داد که به‌نظر می‌رسد باور و یقین طیف بزرگی از مردم و جوانان را به آینده توسعه ایران، نه مختل، بلکه تا حد زیادی خسته کرده است. بدون‌شک دهه فجر می‌تواند یک نقطه عطف بزرگ برای ایجاد و برقراری یک قرار بزرگ برای انقلاب باشد. منتهی در این قرار باید بتوانیم به اشتباهات، کارکردها و کارآمدی‌های ضعیف خود اقرار کنیم. حتی علم نیز چنین قراری را به رسمیت می‌شناسد و کاملا در یک تحلیل علمی، آسیب‌شناسی با استفاده از متدهای روش‌شناسی یکی از زیربناهای توسعه محسوب می‌شود. برای همین اصلا نباید در این فکر اشتباه دمید که اقرار به ناکارآمدی، ضعف به همراه می‌آورد، بلکه اقرار به ناکارایی به‌طورحتم باعث می‌شود تا انسان، گروه و یا حتی یک جمعیت، با شناخت و آگاهی بیشتری به سمت جلو حرکت کند.

جوانان به دلیل راهبردهای نامطلوب توسعه طی چند ‌سال گذشته مجهز به عینک بدبینی شده‌اند. شوخی و طنزپردازی آنها با پدیده‌هایی مثل اختلاس یا سایر عناصری که ناشی از ناکارآمدی مدیریت‌های اجرایی است، نشان می‌دهد که آنها مواجهه مثبت و چاره‌سازی با روند توسعه کشور ندارند. آنها به خود می‌گویند که خیلی از اخبار ناخوشایندی که از توسعه ایران به گوش می‌رسد هیچ مناسبتی با اهداف انقلاب ندارد و حق هم دارند اما اگر هر‌ سال در سالگرد پیروزی انقلاب بر سر قرار بازشناسی توسعه کشور حاضر شویم، حتما می‌توانیم دلیل افت منحنی اخلاق در توسعه و اخلاق در زیست اجتماعی را برای آنها شرح دهیم تا ببینند این پیچش‌ها در اهداف، علتی جز بکارگیری روند غیرعقلانی برای حرکت پیکان توسعه ندارد و آن‌قدر در ایران پتانسیل وجود دارد که می‌توان این دور افتادن از توسعه را ترمیم و بهسازی کرد. منتهی این امر جز با اتحاد و همنوایی صورت نمی‌گیرد. سالگردهای انقلاب را به‌سادگی از دست ندهیم. در این روزها فراخوان جوانان برای کمک به ایده‌ها و اندیشه‌های توسعه و بازشناسی پیشرفت ایران می‌تواند گرد خیلی از دلخوری‌ها و دور شدن‌ها را بزداید. این روزها بهترین زمان برای آن است که همه این باور خود را تقویت کنند که یک مشت و یک پیکره واحد هستند به نام ملت ایران. این اتفاق عین توسعه است.

 

دهه فجر و قراری برای آسیب‌شناسی توسعه

 

نشریه: روزنامه شهروند