در ستایش دانشگاه

نیاز به گفتن نیست که ایران عزیز همواره خواهان توسعه بوده است و صاحبان اندیشه در دهه‌های گذشته همیشه از ضرورت دستیابی به توسعه سخن می‌گفتند و فقدان آن را مصیبتی برای همه نسل‌های این سرزمین می‌دانستند. البته شک نباید کرد که اکنون ما در مسیر توسعه‌یافتگی حرکت می‌کنیم، اما آیا آن چیزی که امروز در اختیار داریم متناسب با آرزویی است که سال‌های زیادی با آن زندگی کرده‌ایم؟ به‌طور قطع پاسخ این پرسش مطلوب نخواهد بود و یقینا هرکس دغدغه توسعه داشته است نیک می‌داند که در مسیر توسعه به کجا رسیده‌ایم و اکنون چه می‌کنیم و احیانا چه خواهیم کرد. اما به نظر می‌رسد باید در هر شرایطی باز هم به این مهم اشاره کرد که یکی از...اصلی‌ترین گره‌های توسعه، فقدان آگاهی عمومی و شکوفایی فرهنگی است که در بسیاری از مواقع، موانع اصلی را در راه توسعه ایجاد کرده است. برای عبور از این موانع قطعا و به‌طور طبیعی صاحبان فکر و در راس آنها مراکز تولید فکر، نظیر دانشگاه‌ها باید آزادی عمل بهتری در تولید عقلانیت و دانش داشته باشند و از آن مهم‌تر خود نیز برای گشایش فکری تلاشی مضاعف بکنند.
دانشگاهیان به واسطه آن‌ که در معبر و مرز مبانی علمی و تحول و تطور آن قرار دارند، باید این رسالت را برای خود قائل شوند که وظیفه‌ای جز تقویت دانش و پیدا کردن مسیر اجرای دانش خود در بطن جامعه ندارند و هر لحظه نیز به موازات تقویت دانش جهانی، رسالت آنها در این راه سنگین‌تر می‌شود.
این مقدمه را برای این ذکر کردم که از اقدام خوب دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران غرب در برقراری ارتباط علمی با دانشگاه کرمز اتریش برای بسط و ترویج دانش هر دو دانشگاه در فهم مطالب علمی، یاد کنم. این ارتباطات دوطرفه اگر با راهبردهای اجرایی و به‌روز‌رسانی مباحث علمی همراه باشد - که به نظر می‌رسد دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران غرب استراتژی فوق را نیز در اختیار دارد- نخستین قدم و به نوعی مفیدترین اقدام برای خروج از پوستین سکون و سکوت مراکز دانشگاهی محسوب می‌شود. دانشگاه‌های ایران عزیز برای آنکه بتوانند به معضل خروج از دایره تنگ توسعه‌نیافتگی کمک کنند باید لاک خود را بشکنند و دائم در این اندیشه باشند که چگونه می‌توانند خود را در معرض داد و ستدهای علمی قرار دهند.
تعامل علمی میان دانشگاه‌های معتبر اگر به شکل تعارف یا یک رفت و آمد اداری برای گرفتن عکس‌های یادگاری نباشد، بهترین امکان برای پر کردن نیاز توسعه به الگوهای آموزشی است. فراموش نکنیم که آموزش و پرورش و در صدر آن آموزش‌های آکادمیک همراه با خواص کاربردی و همچنین توان برقراری ارتباط علمی با سطوح جهانی، براساس مفاهیم نوین توسعه، یکی از پیش‌فرض‌ها و پیش‌نیازهای دستیابی به توسعه محسوب می‌شوند.
نیاز به یاد‌آوری نیست که ما چه بر سر آموزش و پرورش و آموزش‌های آکادمیک خود آورده‌ایم که اکنون لنگی بزرگ آنها در خط و سیر توسعه به وضوح آزار‌دهنده شده است، اما حالا که در تئوری، همه اندیشمندان و مدیران اجرایی کشور می‌دانند که توسعه نیاز به آموزش و همچنین گشایش در ارتباطات جهانی علوم دارد، به نظر می‌رسد برداشتن قدم‌های کوتاه نابخشودنی باشد. دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران غرب در ارتباط سازنده‌ای که با یکی از دانشگاه‌های اتریشی برقرار کرده است، می‌تواند یک الگو یا یک شروع مطلوب باشد.
برای همین بهترین زمان یک بار دیگر در اختیار توسعه ایرانی قرار گرفته است که مدیران اجرایی و اندیشمندان می‌توانند با سایه انداختن روی سر دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران غرب به شکوفا شدن آن کمک کنند. در دنیا رسم است که در حرکت فرهنگی و زیبا، شهرهای جهان را خواهر و برادر می‌خوانند و سند این خواهر و برادری را ثبت تاریخی می‌کنند. چرا نباید این حرکت سمبلیک میان دانشگاه‌های جهان شکل بگیرد؟ برای رسیدن به این نقطه مطلوب که می‌تواند آغاز خوبی برای تحول جهانی علم و دانش باشد، همه باید حرکت کنیم و دغدغه همراهی و همیاری داشته باشیم. ان‌شاءالله.