نیاز توسعه به باز شدن گره‌های اجتماعی

 
مشکلات اقتصادی در سال‌های گذشته که نتیجه مشخص و مستقیم ناکارآمدی‌های پی‌در‌پی در مدیریت و تصمیم‌سازی‌های کلان اقتصادی است، باعث‌شده تا کارشناسان هر کدام به نوعی توسعه را از دریچه اقتصاد تحلیل کنند یا در ارزیابی مسیر توسعه، با رویکرد اقتصادی به ارائه و تدوین راهبردهای مختلف بپردازند. بدون شک توسعه‌یافتگی در ایران نیازمند ارتقای عقلانیت در سطوح گوناگون اقتصادی است اما در کنار این واقعیت بزرگ به نظر می‌رسد نکته‌ای حیاتی از نگاه تحلیلگران و تصمیم‌سازان توسعه در ایران جا مانده است و آن هم کمیت و کیفیت فضای اجتماعی کشور است که در رابطه‌ای دو‌سویه با کنش و واکنش‌های اقتصادی قرار دارد. به عبارت دیگر ما امروز به دلیل همان فقدان توان مدیریت اجرایی در بهینه‌سازی شرایط اقتصادی کشور در دهه گذشته و همچنین عوامل متعدد دیگر، با گونه‌ای از فضای اجتماعی در ایران مواجهیم که هم بر مختصات اقتصادی تاثیر زیادی می‌گذارد و هم از آن تاثیر می‌گیرد و از سوی دیگر به تنهایی آسیبی جدی برای توسعه‌یافتگی محسوب می‌شود. به زبان ساده اگر توسعه به معقول‌شدن شاخص‌های اقتصادی نیاز دارد چه بسا بیشتر از آن به هنجارمندشدن کش و قوس‌های اجتماعی نیز نیاز دارد که اگر این اتفاق رخ ندهد باید لنگی بزرگی را در توسعه ایرانی تجربه و تحمل کرد. هر کشور برای دستیابی به توسعه باید مجهز به نیروهای توانمند اجتماعی باشد تا وظیفه پیش راندن پیکان توسعه را به عهده بگیرند، اما به نظر می‌رسد در ایران این نیروهای اجتماعی آنقدر با مشکلات متعدد مواجهند که نمی‌توانند همراهی مطلوبی با توسعه داشته باشند.

بدون اغراق می‌شود گفت که در شرایط امروز، جامعه ایران یکی از بدترین دوران خود را به لحاظ آسیب‌ها و گره‌های اجتماعی تجربه می‌کند. این که دلیل شکل‌گرفتن چنین چاله‌ای در جامعه ایران، اقتصاد است یا فرهنگ، پرسش‌هایی است که حتما باید برای آنها پاسخی قانع‌کننده پیدا کرد، اما فرآیند دستیابی به این پرسش‌ها نباید به‌گونه‌ای باشد که ترمیم نقصان‌های اجتماعی را با دست‌انداز همراه سازد.
چون در شرایط فعلی فرآیند توسعه‌مندی در ایران، نیاز دارد تا با سرعت زمینه بهبود فضای اجتماعی کشور فراهم شود. طی چند روز گذشته فقط در یک نوبت وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی اعلام کرد که از سال ۸۴ تا ۹۰ قیمت شیشه (یک نوع از مواد مخدر) 90 درصد کاهش یافته، سن مصرف پایین آمده و زنانه شده است. در گذشته مصرف معناداری بین ثروت و مواد مخدر وجود داشت، اما امروز اعتیاد به طبقات میانی آمده و مهم‌ترین دلیل آن ناامیدی اجتماعی است. ربیعی همچنین اعلام کرد که فقر شهری پنج برابر و فقر روستایی دو برابر شده است. این اطلاعات را بگذارید در کنار آمارهای دیگر درباره ناهنجاری‌های اجتماعی در کشور. در چند روز گذشته رسانه‌ها از خودکشی خیابانی خبر دادند. این اتفاق‌، خود می‌تواند نشانه‌ای برای به تصویر آمدن معضلات اجتماعی محسوب ‌شود. حالا به نظر شما با چنین نمایی از جامعه، می‌شود مدعی شد که توسعه در ایران، نیروهای لازم و ضروری اجتماعی را برای پیش‌راندن توسعه در اختیار دارد؟ واقعیت آن است که اگر برنامه‌ریزان اجرایی کشور و نیروهای سیاسی و مرجع در بدنه اجتماع ایرانی بخواهند با جدیت کار کنند، آنقدر کار و گرفتاری داریم که وقت برای بگومگوهای فاقد ارزش مطلوب و دلواپسی‌های سیاسی- منفعتی باقی نمی‌ماند، اما متاسفانه این‌گونه نیست و می‌شود مدعی شد که بخش بزرگی از نخبگان کشور به جای پرداختن به این معضلات، وقت خود را صرف دعواهای سیاسی برای بالا بردن سهم خود از منابع کشور کرده‌اند، بدون آنکه به خطراتی که واقعا کشور را تهدید می‌کند توجه کنند. به باور نگارنده، مجلس دهم که خالی از برخی نیروهای سیاست‌باز در دوره قبلی شده است و با نیروهای مدعی رفتار مولد می‌خواهد به خانه ملت بیاید، بهترین فرصت را در اختیار دارد که جامعه ایران را به یک الگوی توسعه‌مند و توسعه‌ساز تبدیل کند. ما پتانسیل‌های خوبی از حیث در اختیار داشتن نیروهای جوان، تحصیلکرده و با هوش بالای علمی، متعهد و اخلاق‌گرا در اختیار داریم. به نظر می‌رسد تنها چیزی که هنوز در سطح مطلوب در اختیار نداریم امید است.
در دو سال گذشته به دلیل جهد دولت یازدهم تا حد زیادی این کمبود برطرف شده است، ولی همچنان تا نقطه بهینه فاصله زیادی داریم. برای همین مجلس دهم باید عزم خود را جزم کند و به سمتی برود که سنگینی و معضلات اجتماعی از بار توسعه کم شود. این اتفاق یکی از اصلی‌ترین نیازهای توسعه ایرانی محسوب می‌شود.

روزنامه فرهيختگان