شیرین‌کامی با حلوای خیالی

شیرین‌کامی با حلوای خیالی

نادر هوشمنديار استاد دانشگاه

 

يك تضاد بزرگ در اقتصاد ايران شكل گرفته است كه به نظر من بايد هرچه زودتر براي رفع اين تضاد اقدام كرد چون مي‌تواند گره توسعه را براي اقتصاد ايران محكم‌تر و سخت‌تر كند. البته حتما شما هم به اين تضاد برخورد كرده‌ايد يا آن را لمس كرده‌ايد، ولي بر حسب عادت شايد با بي‌توجهي از كنار آن عبور كرده باشيد. اين تضاد چيزي نيست جز فاصله‌اي كه گاهي اوقات ميان ادعاي مسوولان اقتصادي با واقعيت‌هاي اقتصادي در كشور، شكل مي‌گيرد. شايد تا حدي رسم باشد كه مديران دولتي اقتصاد از خود و كارهايي كه كرده‌اند تعريف كنند اما اين رسم هنگامي كه از قاعده و قواره خارج مي‌شود، مي‌تواند براي توسعه مشكل‌ساز باشد. مطالعات علمي نشان مي‌دهد، ارايه گزارش‌هاي واقعي به ذي‌نفعان اقتصاد، نقش بسيار بزرگي در تصميم‌گيري آنها و انتخاب مسير بهينه در رسيدن به نقطه هدف توسعه دارد اما امروز كار به جايي رسيده است كه در اقتصاد ايران هرازگاهي آنقدر ادعاي برنامه‌ريزان اقتصادي با واقعيت‌هاي جاري در توسعه اقتصادي فاصله دارد كه دست‌اندركاران اجرايي اقتصاد و فعالاني كه آستين بالا زده‌اند و در ميادين اقتصادي به كار مشغول هستند حتي از اظهارنظر درباره گفته‌هاي مسوولان اقتصادي نيز طفره مي‌روند و بدون شك بايد به آنها حق داد. نمونه بارز اين ماجرا برنامه ديروز صبحانه خوري در اتاق بازرگاني با رييس كل بانك مركزي بود. در اين برنامه اهالي بخش خصوصي با رييس كل بانك مركزي به گفت‌وگو پرداختند اما به باور من ماحصل اين نشست همان ابهام هميشگي بود كه در چند ماه گذشته در بازار پول كشور شكل گرفته است. البته رييس كل بانك مركزي سخنان مفيدي را مطرح كرد. او از اوضاع اقتصادي ايران در برابر نامروتي‌ها و تحميل‌هاي اجباري به وضوح سخن گفت و تا جايي پيش رفت كه گفت، اقتصاد ايران شرايطي شبيه شرايط شعب ابي‌طالب دارد و توانسته در مقابل همه هجمه‌هاي بين‌المللي بايستد، براي همين احتمالا اين منظور را در لفافه سخنان خود داشت كه بايد تحمل كرد. هرچند تحريم‌هاي تحميلي به‌تازگي شدتي غيرمتعارف داشته است و انتقادات اقتصادي فارغ از آنها در هفت سال گذشته بيش از هر وقت ديگري همواره پيرامون انديشه اقتصادي، برنامه‌ريزي‌هاي اقتصادي و مديريتي‌هاي اقتصادي جاري بوده است، ولي به فرض پذيرش كامل سخنان آقاي رييس كل نمي‌توان از خير اين پرسش گذشت كه چرا شما مديران اقتصادي دولت در برنامه‌هاي رسمي عادت داريد فقط از خود تعريف كنيد يا تنها به «بايد»ها بپردازيد؟ واقعا اگر نامروتي‌هاي غربي نبود به جاي تحريم چه چيزي بايد پاسخگوي رفتارهاي مديريتي در حوزه اقتصاد مي‌شد؟ باور كنيد بسياري از فعالان اقتصادي خسته شده‌اند آنقدر كه شنيده‌اند بايد اين كار را كرد يا بايد از فلان راهبرد استفاده كرد. اين بايد‌ها را حتي دانشجويان سال نخست دانشكده‌هاي اقتصاد نيز مي‌دانند. آنها هم به خوبي فرا گرفته‌اند كه به فرض توليد نياز به سرمايه‌گذاري دارد يا براي حفظ صنعت نبايد بدون منطق اقدام به واردات كالا كرد. بدون شك مهم اجراي دقيق و ضابطه‌مند آموخته‌هاي اقتصاد است. در غير اين صورت كار به جايي مي‌رسد كه امروز رسيده است. مسوولان اقتصادي مي‌گويند همه چيز خوب است اما در فضاي واقعي منحني‌هاي اقتصاد از نقطه بهينه فاصله دارند. براي توسعه بر اساس متون علمي امروز ابتدا بايد شجاعت داشت و قصورها را پذيرفت، در غير اين صورت جناب آقاي رييس كل هيچ حلوايي در خيال دهان را شيرين نمي‌كند.

شیرین‌کامی با حلوای خیالی

 

نشریه: روزنامه شرق