طلایی ترین اتفاق تاریخ نفت و صنعت گردشگری
قرن بیستم یکم، همراه با انقلاب آگاهی و دانایی و تحولات عمیق سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و علمی درون خود ، انقلاب جهانی گردشگری جهانی است. انقلابی در صنعت، تولید بازرگانی و تبلیغات توریسم که این صنعت را از زمره بزرگترین و سودآورترین صنایع می توان نامبرد.
صنعت گردشگری به عنوان بزرگترين و متنوع ترين صنعت در دنيا به حساب ميآيد. كشور مان با توجه به اينكه در رديف 10 ده كشور اول دنيا از نظر وجود جاذبه هاي گردشگري قرار دارد، ولي از نظر جذب توريسم و گردشگر، نه تنها در بين كشورهاي دنيا، بلكه در بين كشورهاي خاورميانه هم جايگاه شايسته و مطلوبي ندارد. در یک نگاه کوتاه و خلاصه آماری که توسط بخش «سیاست توسعه و تحلیل سازمان ملل متحد(UNDESA= United Nations Department of Economic and Social Affairs منتشر شده است.
در سال 2013 کل درآمد صادراتی ایجاد شده توسط گردشگری بینالمللی به رکورد 409/1 تریلیون دلار رسید که از این میزان درآمد مقاصد گردشگری از گردشگران بینالمللی 1195 میلیارد دلار بوده و 214 میلیارد دلار نیز از طریق حمل و نقل مسافران بینالمللی کسب درآمد شده است. ( دنیای اقتصاد 10/10/94)
گردشگری بینالمللی 30 درصد از صادرات خدمات جهان و 6 درصد از کل صادرات جهان را تشکیل میدهد. این سهم برای اقتصادهای پیشرفته و نوظهور یکسان است. طبق گزارشهای جهانی در زمینه صادرات، گردشگری بینالمللی پس از سوخت، مواد شیمیایی و مواد غذایی در رده چهارم قرار دارد و صادرات خودرو پس از گردشگری بینالمللی قرار میگیرد. علاوه بر این، در مقایسه با سوخت، درآمد ناشی از گردشگری بینالمللی تعداد فراوانی از صادرکنندگان و بخشها را منتفع و مشاغل بیشتری ایجاد میکند.
در مطالعه سهم گردشگری و در آمد بعضی کشورها که شاید بعضی از دولت مردن ما با محیط داخلی و خارجی آن کشورها غیر آشنا هستند، مانند کشورهایی: بورکینافاسو، گامبیا، هائیتی، ماداگاستکار، نپال، روآندا و تانزانیا، که گردشگری اولین منبع ارز آوری و درآمد صادراتی بر آنها محسوب میشود. در سال 2013 صنعت گردشگری برای این 7 کشور مبلغی معادل 485 میلیارد دلار درآمد صادراتی برای این کشور به ارمغان آورد. در صورتی که کل در آمد از صادرات نفت برای ایران، چنانچه فرض کنیم صادرات نفت خام ایران در سال ۹۴ در محدوده یک میلیون بشکه در روز ثابت باقی بماند و قیمت نفت سال آینده در محدوده ۴۰ دلار خرید و فروش شود، با احتساب صادرات فعلی درآمد نفتی کشور ایران به ۱۴ تا ۱۵ میلیارد دلار در سال خواهد، رسید. حال اگر به فرض مبلغ 485 میلیارد دلار را بر 7 کشور یعنی، بورکینافاسو، گامبیا، هائیتی، ماداگاستکار، نپال، روآندا و تانزانیا، تقسیم کنیم، سهم هر کشور از در آمد گردشگری GNPدر سال معادل حدود 64 میلیارد دلار خواهد بود که در مقایسه با ایران که کشوری است در حال توسعه با داشتن صاحب نظران، اندیشمندان و دانشگاهیان در حوزه توسعه صنعت گردشگری که در طبقه بندی تفکر آنان توسعه ساختارمند شده و می توان در باره ضرورت گسترش صنعت گردشگری سخن گفت . یعنی، ایجاد تولید، اشتغال، مهار نسبی بیکاری، کاهش آسیبهای اجتماعی، در آمد زایی، بهبود زیر ساخت های اقتصادی، افزایش درآمدهای مالیاتی، کمک به تراز پرداخت کشور، ارتقای کیفیت زندگی مردم، آشنایی با فرهنگ های دیگر و ... برخی از موضوعاتی است که در صنعت گردشگری برآنها تائید می شود.
بازدانده های توسعه گردشگری و بررسی مشکلات و موانع: 1- بسیاری از دولت مردان در ایران پس از گذشت 38 سال از انقلاب اسلامی ایران، هنوز جریانهای گردشگری را با دید منفی ارزیابی می کنند و چنین می پندارند که توریسم موجب تخریب و آسیب رسانی به فرهنگ های محلی در کشور خواهد شد.
2- بسیاری از گردشگران که خواهان مسافرت به ایران هستند، انگیزه لازم برای مسافرت به ایران پیدا نکنند، براینکه پاره ای از اینگونه مسایل به دلیل جو تبلیغاتی غیر واقعی و مسایل ارتباطی جمعی جهانی نسبت دارند. 3- عدم شناخت گردشگران از جاهای دیدنی ایران موجب کاهش میزان گردشگری در کشور شده است. لازم است رسانه های بویژه؛ مطبوعات، رادیو و تلویزیون نقشی فعال در زمینه معرفی واقعیت های اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی ایران تلاش کنند.
4- چگونه ما در رسانه ها، جذابیت های گردشگری را اطلاع رسانی و کاربردی کنیم:
* توضیح و تشریح از موقعیت های خاص جغرافیایی ایران به عنوان 4 فصل گردشگری و ایجاد تضمین امنیت همه جانبه، * ایجاد پلیس گردشگری، با دانستن حداقل دو زبان بین المللی که گردشگران موظف به مراجعه به آنان شوند، و جلو گیری از دخالت افراد غیر مسئوول و خود سر در سیستم گردشگری، * توضیح از عناصر باستانی و فرهنگ پربار ایرانیان در عصر جدید و وجود آثار تاریخی و حتی ماقبل ایران، * بیان و تعریف از آداب و رسوم مخصوص ایرانیان و مهمان نوازی آنان و سهم ایران در پیشبرد تمدن و فرهنگ جهان، * تهیه دانشنامه در معرفی مقام و شهرت فلاسفه و اندیشمندان ایرانی و ذکر آثار آنان، * ارائه را حل های اساسی در کاهش مسایل ایدولوژیکی و مذهبی که موجبات مشروط سازی در ورود جهانگردان می شود. * مشروط کنندههای صنعت جهانگردی کشور، نباید آنچنان مطرح شود که هیچ گردشگر خارجی به ایران نیاید، بلکه اتفاقاً با اطلاع رسانی و فرهنگ آموزشی از مکانیزمهای جلب جهانگردی استفاده گردد. * وجود برخی برخوردهای نامناسب و خود سرانه با گردشگران در کشور به ویژه در هنگام ورود به ایران چه در بخش پلیس گذرنامه و چه در گمرک، * نبود موسسات و دانشگاهای مشخص در تحقیقاتی پژوهشی در زمینه توسعه صنعت گردشگری، کارشناسان اقتصادی می گویند که نقطه عطف اتفاقات اقتصادی در سال 1394 کاهش بهای نفت جهانی است. به نظر می رسد، باید به آنها حق داد چون اقتصاد ایران در 38 سال گذشته بارها نوسان را در مولفه های مختلف تجربه کرده است. به عنوان مثال در این دوران بارها تورم کاهش یا افزایش یافته است و یا رشد و رکود اقتصادی نیز همیشه شکل های مختلفی را از خود نشان داده است. فساد اقتصادی نیز بدون تعارف کم و بیش وجود داشته است. هر چند که در 9 یا 10 سال گذشته کار مدیریت اقتصاد به گونه ای بوده که برای نخستین بار اقتصاد ایران به شنیدن اخبار فسادهای عجیب و غریب عادت کرده است. در این میان کاهش بهای نفت می تواند نقطه عطف باشد. البته این برای نخستین بار نیست که کاهش هیجانی بهای نفت در اقتصاد کشور تجربه می شود. منتهی این کاهش در زمانی رخ داده است که اقتصاد ایران به تازگی دوران پر شکوه بهای نفت را در دولت 9 و 10 هم تجربه کرده است. اما نتیجه کارش در این دوره شکوفایی قیمت نفت تضعیف تولید، صنعت و فعالیت های مولد اقتصادی بوده است. در چند سال قبل، برای نخستین بار قیمت نفت به بالای 120 دلار رسید. همه فعالان اقتصادی به درستی از این دوران نفتی با عنوان طلایی ترین روزگار نفتی ایران یاد می کنند. به نظر می رسید ما به دلیل آن که ده ها سال اقتصاد نفتی را تجربه کرده بودیم و درست به همین اندازه در آرزوی فرار از اقتصاد نفتی بودیم، ازاین افزایش شدید نفت برای تقویت مکانیزم اقتصاد مولد استفاده کنیم، اما در عمل نه تنها این اتفاق رخ نداد، بلکه مدیریت اقتصادی به گونه ای بوده است که این درآمدهای نفتی به زیان اقتصاد مولد دود شد و به هوا رفت. بعد تغییر سیستم مدیریت اقتصادی کشور به دولت 11، کوله باری از گره های اقتصادی به مدیریت جدید به ارث رسیده بود که برای رهایی از آن چشم امید، نظری هم به درآمدهای نفتی داشت. درست در این مقطع قیمت نفت با سر به زمین خورد و یک شوک تاریخی به اقتصاد ایران وارد کرد. به همین خاطر کارشناسان اقتصادی می گویند، باید از این کاهش قیمت نفت با عنوان کلیدیترین اتفاق در سال 94 یاد کرد. چون به نظر می رسد، ایران را در شرایط ویژه ای قرار داده است که حالا دیگر چاره ای جز دور شدن از اقتصاد نفتی ندارد. مشکلات و گره های متعددی که در زمان گرانی نفت به دلیل مدیریت های نامناسب نصیب اقتصاد ایران شد، اقتصاد کشور را بر سر مرگ و زندگی قرار داده است. این نکته دقیقا چرایی تنها چاره باقی مانده در مقابل اقتصاد ایران را نشان می دهد. اگر تا امروز همیشه در تئوری و تحلیل های اقتصادی این باور وجود داشت که باید از نفت دور شد، حالا کار اقتصاد در طلایی ترین دوران نفتی به جایی رسیده است که با کاهش بهای نفت چاره ای جز این باقی نمی ماند که نفت را از اقتصاد دور کرد. سال 94 می تواند تاریخی ترین سال برای اقتصاد ایران باشد، اگر مدیران اقتصادی کشور از کاهش بهای نفت به خوبی و به نفع تقویت اقتصاد مولد و خروج از اقتصاد نفتی استفاده کنند برای اینکه گرانی نفت که نتوانست کمکی به اقتصاد ایران بکند، پس حالا در دوران رکود منابع، کاهش بهای نفت باید چاره کار اقتصاد باشد که بتوانیم اقتصاد غیر نفتی را اجرا کنیم. اگر خوب دقیق شویم، این می تواند یک نقطه شروع دوباره در تاریخ اقتصاد کشور باشد. به نظر می رسد بهترین و موثر ترین اقدام فوری و اورژانسی نیز برای اجرای اقتصاد بدون نفت نیز پرداختن به صنعت گردشگری و استفاده از پتانسیل های این صنعت باشد. در سال های گذشته تولید، صنعت و بخش های مولد اقتصادی زیان دیده و آسیب پذیر شده اند، برای همین نمی توان از آنها انتظار داشت که فوری در زمان کاهش بهای نفت به داد اقتصاد ایران و منابع مورد نیاز برای زنده ماندن این اقتصاد برسند. اما در مقابل پتانسیل های تاریخی و گردشگری ایران برای درآمد زایی نیاز به اقدام فوری و عاجل ندارند و فقط با بهینه سازی فضای گردشگری می توان بهترین درآمدها را از این طریق به دست آورد. در سال 92 با آن که هنوز اقتصاد ایران تاوان مدیریت غلط را می داد و گردشگران به جای ایران سایر کشورهای منطقه دبی، ترکیه و سایر کشورهای تازه به استقلال را برای گردشگری انتخاب می کردند، اقتصاد ایران توانست 6 میلیارد دلار از این طریق به دست آورد. حالا در نظر بگیرید که فضای صنعت توریست ایران از تمایلات ایدئولوژیک و بازیهای سیاسی از یک سو و ناکارآمدی های اقتصادی از سوی دیگر شسته شود، آن وقت باید دید که چه دلارهای بزرگی از این طریق نصیب ایران می شود. کارشناسان می گویند که صنعت گردشگری اگر مورد توجه قرار بگیرد می تواند تا چند برابر درآمدهای نفتی برای ایران دلار به ارمغان بیاورد؟ بخش خصوصی و شرکت های سرمایه گذاری می توانند برای برپا کردن فوری این درآمد بهترین کمک باشند. فقط کافی است که آنها به این اطمینان برسند که حضورشان در صنعت گردشگری مورد تسویه حساب بازی های سیاسی و از کجا می آیایی و کیستی قرار نمی گیرد. نباید از توان شرکتهای سرمایهگذاری و نقشی که بازار سرمایه میتواند برای رونق فعالیت های مولدی نظیر صنعت توریست ایفا کند، غافل شد. سال 94 باید سالی باشد که به کمک شرکت های سرمایه گذاری و پتانسیل بازار سرمایه یکبار برای همیشه گردشگری، بار در آمدهای از قیمت نفت را از روی دوش اقتصاد ایران بردارد. اگر کاهش بهای نفت و احساس خطری که از احتمال از بین رفتن منابع وجود دارد به رونق صنعت گردشگری ختم شود، باید کاهش بهای نفت را طلایی ترین اتفاق تاریخ اقتصادی ایران بدانیم؟
دکتر نادر هوشمندیار عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی و مدیر گروه گردشگری و هتلداری واحد تهران غرب
نشریه: روزنامه تفاهم