فقط توليد مي‌تواند نجات دهد

• فقط توليد مي‌تواند نجات دهد


نادر هوشمنديار استاد دانشگاه

اقتصاد ايران به جايي رسيده است كه بايد پذيرفت گرفتار بحران در الگوسازي و الگوپردازي‌هاي اقتصادي شده‌ايم. اين اعتراف، اعتراف ناخوشايند و سختي است ولي گاهي اوقات چاره‌اي نيست و بايد براي بهتر حركت كردن، كجي‌ها و پستي‌ها بازگو شوند. بزرگ‌ترين مشكل اقتصاد ايران در نخستين قدم، طراحي برنامه‌هاي اقتصادي در سطوح دولتي براساس مناسبات و نيازهاي اقتصادي است. به عنوان مثال شايد اگر الگوهاي اقتصادي ايران از راهبردهاي علمي تبعيت مي‌كرد، امروز نقدينگي به دليل حراج منابع بانكي يا توزيع بدون حساب و كتاب پول تنها در عرض شش يا هفت سال از چيزي نزديك صد‌هزار‌ميليارد تومان به 350‌هزار‌ميليارد تومان نمي‌رسيد. بازگو كردن اين اتفاق نامطلوب، سياه ديدن اقدامات اقتصادي مديران دولتي نيست. اين را از آن رو مي‌گويم كه اين نوشته موجب آزردگي آنها نشود بلكه مولفه نقدينگي واقعيتي در اقتصاد ايران است كه بررسي در آن به خوبي نشان مي‌دهد مسوولان دولتي در بسياري از جاها براي گشايش سياسي دست به اقدامات اقتصادي زده‌اند. نمونه ديگر براي اثبات اين ماجرا وضعيت توليد و صنعت است. توليد در هر كشوري اگر گوشه‌نشين شود كل ماهيت اقتصاد گرفتار بحران و بن‌بست مي‌شود. در همين يك‌سال گذشته شاهديم مبالغ يارانه‌ها راهي جيب شهروندان شده و در نهايت دايره مصرف را بزرگ‌تر كرده است ولي توليدكننده‌ها براي دريافت سهم خود از يارانه‌ها در انتهاي صف ايستاده‌اند و هنوز هم بهره‌اي از يارانه‌ها نداشته‌اند. اين تراز حاكي از آن است كه توزيع منابع در ميان مردم با جهت مصرف، اولويت بيشتري در برنامه‌هاي اقتصادي دارد تا استفاده از اين منابع براي تقويت چرخ سرمايه‌گذاري‌هاي صنعتي. براساس الگوهاي اقتصادي در چند سال گذشته بيراه نيست اگر نتيجه‌گيري شود كه سياست‌ورزي سايه بر اقتصاد دارد. در اين شرايط طبيعي است كه شاخص‌هاي اقتصادي در همه حوزه‌ها دچار لرزش يا لغزش شود. بدون شك اصل با توليد است و در جايي كه اقتصاد اهرمي براي سياست باشد، توليد و صنعت نمي‌تواند آن گونه كه بايد پا بگيرد. به عبارت ديگر وقتي اصل بر توليد باشد و مسير اقتصاد به سمتي حركت كند كه توليد نتواند وزن مطلوبي در اقتصاد داشته باشد، آن وقت طبيعي خواهد بود كه به عنوان مثال فعالان اقتصادي حتي نسبت به چند دقيقه آينده خود نيز مطمئن نباشد. اين دقيقا همان چيزي است كه بايد به آن اشاره شود. فقدان اميد در اقتصاد يا فقدان اطمينان اقتصادي از آينده بسيار نزديك در اقتصاد مهم‌ترين نشانه براي كاهش مطلوبيت در اقتصاد است. براي همين حالا ديگر بهتر است صنعت را دريابيم، چون فقط توليد مي‌تواند نجات بخش باشد.

فقط تولید می‌تواند نجات دهد

 

نشریه: روزنامه شرق