قوه عاقله را به اقتصاد بازگردانیم
در هشت سال گذشته آنقدر گرههای اقتصادی افزایش یافته است که این روزها همه گروهها و سامانهها و نهادهای اقتصادی و اجتماعی فهرست بلندبالایی از خواستهها و درخواستهای الوان را برای رییسجمهوری منتخب آماده کردهاند که بدون تعارف پرداختن به هریک از آنها یا رساندن هر یک از آنها به مقصد، نیاز به یک دولت و یک رییسجمهوری دارد. به نظر من قبل از هر چیز باید دایره خواستههای خود را از رییسجمهوری آینده به واقعیتها نزدیک کنیم یا بهعبارتی از حالا نباید آنقدر فهرست خواستههای خود را بلند تنظیم کنیم که مسئولان دولت آینده نتوانند جوابگوی آنها باشند. فارغ از این، به نظر من اولویت برای دولت منتخب بازگشت توسعه ایران به محدوده برنامهپذیری و عقلانیت است. کار اقتصاد ما در هشت سال گذشته به جایی رسیده است که اصلا برنامه را قبول نمیکند یا برنامه را پس میزند. در واقع نمیتوان گفت که برای اقتصاد برنامهریزی و بعد راهبردهای اجرایی آن برنامهها را تدوین میکنیم چون به نظر میرسد این اقتصاد قبل از هر چیز برنامه را پس میزند. برای همین ابتدا مدیران و اندیشمندان اقتصادی دولت آینده باید راهی پیدا کنند تا به واسطه آن پیکر اقتصادی ایران برنامهپذیر شود. شاید نخستین قدم برای این منظور آشتی دادن کارشناسان اقتصادی با جریان هدایتگری اقتصاد کشور باشد. در چند سال گذشته تعداد زیادی از صاحبنظران اقتصادی یا حداقل کارشناسانی که شناخته شده بودند و کارآمدی آنها در دورههای قبل مورد سنجش قرار گرفته بود، خانهنشین شدند یا در دعواها و نزاعهای سیاسی انگهای درشت به آنها اعطا شد. از سوی دیگر سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور، بهعنوان قوه عاقله در اقتصاد نیز منحل شده است. این موارد به تنهایی میتوانند هر اقتصادی را با گرههای بزرگ و کوچک زیادی مواجه کنند و برای همین بدون شک احیای دوباره ارتباط با عقلای اقتصادی و همچنین استقرار دوباره نهاد عقلانیت در اقتصاد میتواند برنامهپذیر بودن را دوباره به اقتصاد بازگرداند و بعد از آن مدیران اقتصادی میتوانند با سرعت بهتری گرههای اقتصادی را باز کنند. البته این به معنای آن نیست که هر اصلاحی معطوف به احیای نهادهای کارشناسی باشد ولی اگر بخواهیم که بدن سرطانی اقتصاد ایران مغز استخوان اندیشه، عقلانیت و برنامه را پس نزند ابتدا باید قوه عاقله اقتصاد را از انحلال خارج کنیم.
قوه عاقله را به اقتصاد بازگردانیم
نشریه: روزنامه بهار