لطفا کمی به توسعه فکر کنیم
این روزها که از هر گوشه و کناری بحث تحریمها سرک میکشد و هر شهروند، اعم از اینکه چقدر تحریمها بتوانند در زندگی و محیط او اثر بگذارند، درباره این پدیده تحمیلی سخن میگوید، گاهی اوقات یکی مثل من که معلم است و با شاگردانش شاخصهای اقتصادی را در دانشکده وجب میگیرد، دلش میخواهد از دست این تحریمها تا آنجا که میتواند بلند نعره بزند تا کمی سبک شود. با خودم میگویم وقتی ما اینگونه هستیم وای به حال مدیران اجرایی که باید بعد از چند سال مانور تحریمهای تحمیلی، اوضاع اقتصاد کشور را کنترل کنند. این روزها البته زیاد میشنویم که رئیس دولت هم از دست تحریمها به ستوه آمده است و گروهی صرفا با نگاه سیاسی این به ستوه آمدن را جدی نمیگیرند، اما واقعیت آن است که تحریمها به دلیل ضعف مدیریت اجرایی و مدیریت توسعه اقتصادی کشور در چند سال گذشته، توانستند به خوبی خود را به ایران تحمیل کنند و حالا توسعه کشور را در بدترین شرایط قرار دادهاند. در واقع این پدیده یک اعلان جنگ نرم به توسعه ایران است که براساس مدل رفتاری دنیای امروز با چیزی جز عقلانیت و تدبیر و همچنین دیپلماسی و رایزنیهای اقتصادی نمیتوان در این نزاع میداندار شد و به پیروزی هم اندیشه کرد. درواقع میتوان گفت با یکی از سلاحهای مختص دنیای امروز به ما تاختهاند و زمانی هم که این تاخت صورت گرفته است، مدیران و تصمیمگیران اجرایی توانایی لازم را برای تجهیز ساختارهای اقتصادی کشور نداشتهاند. یعنی از یک سو به ما تاخت شده است و از سوی دیگر به دلیل این ناتوانی اجرایی، منابع نیز در بهترین روزهای نفتی کشور گرفتار ناکارآمدی شدهاند. حالا مدیران امروزی با این ویترین مواجهاند که هم در معرکه تحریمهای تحمیلی قرار گرفتهاند و هم مدیران قبلی تکیهگاهی قابل اعتنا برای مواجهه با این تحریمها باقی نگذاشتهاند. پس در دنیایی که همه با سرعت نور درحال سبقت گرفتن از یکدیگر یا رقابت برای توسعه بهتر هستند، در چنین آشفته بازاری بهترین کار شاید حداقل این باشد که مدیران دولتی را وقتی از این تحریم به ستوه آمدهاند، مورد تمسخر قرار ندهیم. واقعیت آن است که این مدیران در بدترین شرایط وظیفه مقابله با یورشهای تحمیلی را به عهده گرفتهاند و برای همین نیاز دارند تا یک «همه با هم بودنی» آنها را در مقابله با گردنکشهای دنیای امروز یاری رساند. باور کنید وقت تنگ است. تکنولوژی و توسعه هر روز در جهان ما چیز تازهای برای تجربه کردن دارد و کشورهای زیادی نیز سعی دارند تا بهترین توشه را از این تجربهها برای خود بردارند. ما نیز باید بشتابیم. حتما نسلهای آینده به توسعه پویا و نوین نیاز دارند که هر ثانیه آن میلیاردها دلار ارزش دارد و درحال حاضر تحریمهای تحمیلی در مقابل پتانسیلهای عظیم ما مانع بهرهبرداری از این تجربهها شدهاند. فقط به توسعه و آینده سرزمین خود فکر کنیم. آن وقت شاید دیگر برایمان راحت نباشد که کلافگی مدیران اجرایی را در مقابل تحریم تمسخر کنیم.
نشریه: روزنامه شهروند