مديريت را عقلانی كنيم

بدترين اتفاق براي اقتصادي كه گرفتار گره‌هاي بزرگ و كوچك شده، فقدان اطلاعات درست و عدم وجود پاسخگويي مناسب در قبال گره‌هاي موجود است. بايد باور كنيم و آگاه باشيم كه وقتي يك اقتصاد در مسير انحراف يا حتي در بن بست قرار مي‌گيرد، بيش از هر زمان ديگري به مديريت و عقلانيت ابزاري نياز دارد. اگر برنامه‌ريزان و مديران اقتصادي در روزهاي سخت به نحوي مدار اقتصاد را رها سازند يا به برنامه‌هاي غير اصولي براي ساماندهي اقتصاد رجوع كنند، شك نبايد كرد كه سرعت ويراني در حوزه اقتصاد به صورت تصاعدي افزايش مي‌يابد. بدون شك دست‌اندركاران تنظيم ضربان توسعه در هر اقتصادي بايد مراقب باشند كه موتور پديده‌هاي ناخوشايند اقتصادي روشن نشود اما اگر اين مراقبت صورت نگرفت و به هر دليل موتور كژي‌ها در اقتصاد روشن شد، به سادگي ديگر نمي‌توان از دور حركت اين موتور كاست، براي همين دانشمندان اقتصادي بر اين باورند كه در شرايط نامساعد اقتصادي مديران بايد بيشتر از هر وقت ديگري به عقلانيت متكي باشند و روند اجرايي را آغشته به دانش اقتصادي كنند. اين دقيقا چيزي است كه ما و اقتصاد ايران در حال حاضر به آن نياز داريم. قبل از هر چيز به عنوان يك معلم مي‌خواهم بگويم كه اصلا ناگوار نيست كه اقتصاد در باتلاق گرفتاري‌ها فرو برود. وقتي پيكان يك اقتصاد در مسير درستي قرار ندارد بايد حتي دعا كرد كه هر چه زودتر گرفتاري‌هاي اقتصادي آغاز شود. اين مرحله بدون تعارف بهترين مرحله براي اقتصاد است چون با شناخت كامل از ناهمواري‌هاي اقتصادي و آگاهي از دست‌اندازهاي اقتصادي، اين‌بار مديران به گونه‌يي حركت مي‌كنند كه كمتر در باتلاق سقوط كنند. ما بايد به سادگي بتوانيم از شكست‌هاي خود در اقتصاد سخن بگوييم چون اين شكست‌ها به ما نشان مي‌دهند كه چگونه بايد زيست دوباره اقتصادي را آغاز كرد. خيلي عجيب است كه مديران اقتصادي دائم در تلاش هستند تا با نشان ندادن ضعف‌هاي اجرايي خود، همه‌چيز را در بهترين حالت نشان دهند. مديران هر چقدر هم بگويند همه‌چيز خوب است و هر چقدر هم با تمام توان از عملكرد خود دفاع كنند خاصيت اقتصاد به گونه‌يي است كه همه به وضوح و شفاف نقاط ضعف و گرفتاري‌هاي آن را مي‌بينند. مخفي كردن مشكلات و ناكارآمدي‌ها نه‌تنها نمي‌تواند كمكي به اقتصاد كند بلكه باعث مي‌شود تا مديران نتوانند عقلانيت را تقويت و جهت‌گيري دوباره اقتصادي را با دانشي نو آغاز كنند چون ديگر اعتمادي در جامعه نسبت به كاركرد آنها وجود ندارد. براي همين اين روزها ما بايد به اين انديشه كنيم كه بيش از هر زمان ديگري اقتصاد ايران نياز به عقلانيت و مديريت عقلاني دارد چون به شكل خيلي زيادي گرفتار تنگي در نفس شده است و اين تنگي در نفس هم به هيچ‌وجه اتفاق وحشتناكي نيست، بلكه نديدن يا جدي نگرفتن اين تنگي نفس مي‌تواند فاجعه‌بار و فاجعه آميز باشد. اگر براي اقتصاد ملي ايران دلي سوزناك داريم بايد خيلي ساده شكست‌ها و سهم خود را در اين نامرادي‌ها بپذيريم تا بتوانيم دانش را با شروع دوباره بازسازي‌هاي اقتصادي، همراه كنيم. اين نبض تعاريف توسعه در دنياي امروز است. توسعه بر اساس عقلانيت امروزي مي‌گويد به جاي مخفي كردن نا تواني‌ها، مديران اجرايي اقتصاد بايد از آنها سخن بگويند تا راه براي عبور از كژي‌هاي اقتصادي باز شود.

 

دکتر نادر هوشمندیار

استاد دانشگاه

مدیریت را عقلانی کنیم

 

نشریه: روزنامه اعتماد