مراقب تبلیغات رسانهای باشید
درباره هدفمندی یارانهها، باید به این موضوع توجه کرد که دادن امتیازهایی با چنین برنامههایی از لحاظ حقوقی کار درست و از لحاظ اخلاقی هم مطلوب است. کشور ما کشوری نفتخیز است و حرف اول را در شرایط فعلی با توجه به درگیریهای اوکراین، سوریه و سایر کشورها، در این حوزه میزند. بنابراین دولت میتواند با استفاده از فرصتهای موجود این برنامه را به سطح بالا و قابل قبولی برساند. هدفمندی یارانهها کار خوبی بود که بسیاری از کشورهای جهان به اشکال گوناگون آن را اجرا میکنند. از کشورهای عربی و نفتخیز گرفته تا آمریکا و کشورهای صنعتی این موضوع به انحای مختلف اجرایی شده است. مثلا در برخی از آنها با رفتن به فروشگاه و دادن کد خود به آنها، مواد اولیه را به شما میدهند یا برخی کشورها همچون ایران درآمدی که از نفت و گاز دارند را به صورت ماهانه با مردم قسمت میکنند. پس اصل اجرای هدفمندی یارانهها، عمل درستی است و اجرای فاز دوم هم برای دولت یازدهم و آقای روحانی کار بزرگی است اما باید به حواشی و نوع تبلیغات آن توجه شود.
در آنچه که در روزهای اخیر با شروع ثبتنام در فاز دوم هدفمندی یارانهها مطرح میشود، ردپای اشتباه در آن به چشم میخورد. البته منظور از اشتباه، بخش تبلیغاتی و رسانهای آن است که برای کاهش متقاضیان انجام میگیرد. این نوع تبلیغات بیش از اینکه مشکلات را کاهش دهد، نگرانیهایی در فضای جامعه ایجاد میکند. دغدغه برای بودن و انصراف دادن، نگرانی از برخوردی که مطرح میشود و سایر موارد، حواشی اجرای این روزهای فاز دوم هدفمندی یارانههاست. در بخش هنرمندان و به عبارتی افراد مرفه، این ذهنیت را ایجاد کرده که برای انصراف باید در سطح این چهرهها تمکن مالی داشت یا به عبارتی گویی از آنها که چنین پولی به چشمشان نمیآید خواستار انصراف میشوند. البته نحوه تبلیغ در این زمینه را کنار میگذاریم. در ابتدا باید به این موضوع اشاره کرد که راههای دیگری نیز در فضای اقتصادی کشورمان وجود دارد که شاید نیاز نباشد پول یارانهها را در اختیار مردم قرار ندهند یا از آنها بخواهند که انصراف دهند.
آنچه که تا به امروز بهعنوان یارانه به مردم داده شده است، این تمایل را برای آنها ایجاد کرده است که بار دیگر از آن بهره ببرند. در این میان شاید راهحلهایی در کنار انصراف وجود داشته باشد. آن دسته که چنین تمایلی را دارند و ثبتنام میکنند اما از لحاظ مالی متمکن هستند را میتوان در بهبود شرایط اقتصادی دخیل کرد. یکی از موارد مورد نظر، دستیابی به سرچشمههای مالی و گرفتن مالیات از آنهاست. راه دیگر این است که اگر بخشهای انحصاری اقتصاد شکسته شود، فضای اقتصادی قدرت پویایی پیدا میکند و دولت میتواند با وضع مالیات بر این بخشها، گامی موثر در بهبود شرایط اقتصادی بردارد. همچنین افزایش درآمد در فضای بینالملل میتواند نگرانی مسئولان را کم کند. مثلا آنچه که در فضای فعلی با قرارداد گازی میتوان از آن بهره برد. در این صورت حتی با وجود اینکه مردم از یارانه گرفتن انصراف ندهند دست دولت چنان باز هست که با کمبود نقدینگی روبهرو نشود. اگر هم مردم حاضر به انصراف نشوند بنابر مالیات شرایط چنان میشود که دولت میتواند از منابع موجود در بخشهای گوناگون برای تسهیلات عمومی استفاده کند.
خلاصه کلام این است که پرداخت یارانهها و افزایش حاملهای انرژی موضوعی است که باید برای مردم حل شود در صورتی که مردم با افزایش قیمت حاملها روبهرو هستند از دریافت یارانه بیش از پیش استقبال میکنند. اما اگر نسبتها تعدیل شود و ما با افزایش شدیدی روبهرو نباشیم شاید این مساله با درک عمومی همراه شود و حتی مردم به انصراف از گرفتن یارانهها تمایل پیدا کنند. در شرایط فعلی اگر دولت بخواهد دست به قطع این یارانهها بزند قطعا با نارضایتی بخش عمدهای از مردم روبهرو میشود. اگرچه شاید در راستای بهبود اقتصاد کشور چنین تصمیمی مطلوب باشد. البته باید به این موضوع اشاره کرد که دولت تاکنون در این زمینه برنامه خود را اعلام نکرده است و رفتار با یارانهها و یارانهبگیران مشخص نیست .
نشریه: روزنامه فرهیختگان