از تعاون و هدف توسعه

از تعاون و هدف توسعه

 

دکتر نادر هوشمندیار*

 

تعاون و همکاری در رشد و شکوفایی جامعه نقش بسزایی دارد. بدیهی است با گسترش فرهنگ تعاون، وحدت و هم دلی در جامعه حاکم و ابتکارها و نوآوری ها شکوفا می شود. بخش تعاون از رفتار کم و بیش سازمان یافته، کمک متقابل در جهت کسب رفتار و تلاش منافع مشترک به حساب می آید. تعاون یک کار اجتماعی- اقتصادی است و به اعضا کمک اقتصادی می کند. بنابراین یک سازمان تعاونی علاوه بر آن که یک موسسه کسب کار و دادستد است و منافع اقتصادی را دنبال می کند، سازمانی اجتماعی و فرهنگی به شمار می رود و در راه بهبود روابط و مناسبات اجتماعی و فرهنگی افراد نقشی فعال بر عهده دارد. مشارکت تعاونی با نفوذ تعلیماتی و آموزشی خود به تحولات اجتماعی و فرهنگی کمکی فراوان و ارزنده می کند. به عبارت دیگر، تعاونی یک مرکز آموزشی نیز هست که با روحیه تعاون و همیاری برای رسیدن به هدف های مشترک همواره در جهت حفظ منافع ملی را تقویت می کند.

ساختار تعاونی

تعاونی ها، واحدهای کوچک اجتماعی و اقتصادی ویژه ای هستند که به صورت مستقیم یا غیرمستقیم، در تولید ملی، کارآفرینی و جذب نیروی کار، با افراد جامعه مشارکت می کنند و غالبا مالکیت مستقلی دارند. در واقع، تعاونی ها، سازمان هایی مردمی هستند که از سوی خود اعضا و با اختیار کامل آنها تشکیل و اداره می شوند. از این روی، تعاونی ها در فرآیند رشد و تعالی اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی جامعه تأثیر بسزایی دارند.

تعاونی ها و مشارکت

تعاون، نوعی همکاری سازمان یافته مبتنی بر قواعدی خاص است که در پرتو مشارکت اجتماعی، همکاری و کمک متقابل مردم ، نتایج اقتصادی معیّنی از آن انتظار می رود. این نتایج، حاصل مردم گرایی و شرکت دادن همه جانبه مردم در اداره امور جامعه است. درقانون اساسی به این مهم تصریح شده که یکی از اهداف جمهوری اسلامی، مشارکت همگانی مردم در تعیین سرنوشت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خویش است. تعاونی ها به موجب بهره گیری از مدیریت مشارکتی حضور عامه مردم و اصل خودیاری، کانون های اقتصادی مردمی هستند که یک جریان بالنده اقتصاد سالم را تشکیل می دهند؛ جریانی که مبارزه و پیش گیری از آلودگی های اقتصادی مانند احتکار، تورّم، واسطه گری و گران فروشی را در دستور کار خود قرار می دهد و مردم را به عنوان گروه های فعال اجتماعی، در فرآیند توسعه اقتصادی، سهیم می سازد. جمهوری اسلامی با تقویت تعاونی ها، حس احترام به نفس و خودآگاهی را در میان طبقات متوسط و محروم جامعه تقویت می کند و آنها را از قدرتی که در اختیار دارند، آگاه می سازد.

مختصری از تاریخچه اقتصادی

پس از انقلاب صنعتي و شكل‎گيري اقتصاد بازار و يا به تعبيري اقتصاد آزاد و آزادي اقتصادي انديشمنداني نيز به تئوريزه كردن نظام بازار و قوانين حاكم بر عرضه و تقاضا پرداختند كه مباني نظري و چارچوب نظري مكتب‎هايي چون كلاسيك و نئوكلاسيك را فراهم ساختند. در چارچوب اين پارادايم دولت‎ها از دخالت در امور اقتصادي منع شدند، زيرا در اين «الگوي منطبق با علم اقتصاد، دولت تاجر خوبي تلقي نمي‎گشت و وجودش با تعبيرنا کارایی اقتصادی توجيه مي‎شد، آزادي عبور و آزادي جريان (بگذار بگذرد و بگذار جريان يابد) از جمله گزاره‎هاي بسترساز براي روند اقتصاد آزاد بود. انديمشندي چون: شومپیتر، کیند برگر، مدیسون، فرید من و ژان باتيست‎سه نيز توجيه‎گر اين وضعيت بود و ديگراني چند، كه براي جلوگيري از اطاله كلام به همين ميزان بسنده مي‎شود و از نظرات آنها چشم‎پوشي مي‎گردد. اين تئوري‎پردازيها و انديشه‎هاي اقتصادي كه در ليبراليسم اقتصادي يا مكتب كلاسيك‎ها مطرح بود عملاً در رویدادهای جتماعی - ااقتصادی منجر به نگرش‎هاي جديد از جمله شكل‎گيري اقتصاد بخش تعاون شد. از این رو، تعاوني‎هاي رسمي يا اقتصاد بخش تعاون زاييده وضعيت پيش آمده در حوزه اقتصاد و نیروی و مدیریت منابع انساني بعد از انقلاب صنعتي شد و راهي مياني و وسط بود كه در بادي امر از طريق تعاوني هاي مصرف و تأمين نيازمنديها از منابع اصلي توليد و امكان و توانايي بهبود اثربخش در سبد هزينه‎هاي خانوار كارگران را از طريق اصلاح و با افزودن بر توان حداقل قدرت خريد نيروي كار بدون وارد شدن در ساز و كارهاي پولي و مالي، اثربخشي و كارايي خود را در عمل به اثبات ‎رسانيد.

تعاوني‎هاي مصرف، در مرز گستري وارد حوزه‎هاي توليدي، اعتباري، مسكن و خدمات شدند آنگونه كه در بسياري از كشورهاي در حال توسعه چون هند و مصر و .... اقتصاد بخش تعاون به عنوان هدف توسعه و در بخشي ديگر از كشورهاي در حال توسعه از جمله ايران به مثابه اصلي‎ترين ابزار و وسايل و الزامات توسعه به كار گرفته شدند كه در اين یاداشت به آنها مي‎پردازيم.

� موضوع و نقش تعاوني‎ها و يا اقتصاد بخش تعاون به عنوان هدف توسعه و يا به مثابه اصلي‎ترين و مؤثرترين الزامات و ابزارها و وسايل توسعه، ذكر اين موضوع را نيز ضروري مي‎دانم كه اقتصاد بخش تعاون بر اصول مايه‎هاي اثربخشي و توسعه‎آفريني تعاوني‎ها را رقم مي‎زند، ضمن اينكه تعاونی ها در رابطه‎اي بهم‎افزايي، اشتراک مساعی و هم نیروزایی "Synergy" به تقويت كارآيي يكديگر نه براساس رابطه‎اي عددي و تواني بلكه بر پايه لگاريتمي اقدام مي‎كنند. یعنی، رعایت اساسنامه مورد عمل در تعاونی ها، تقدم نفع اجتماعي بر منافع فردي در تعاونی ها، طرح اجرایی صیصح برنامه ریزی سريع و شتابنده در ساخت‎ها، كاركردها و الگوهاي سازماني و اصل نوع دوستي و همگامي حسّي، عاطفي و عقلي در زمينه‎هاي اقتصادي،‌ فرهنگي، تربيتي و بهداشتي با مجموعه هستي اجتماعي جامعه.

� برای توانمندي و تواناسازي براي توسعه كشورمان به روش تعاوني، ضرورت دارد آموزش و فرهنگ سازی و ارزش دادن به مدیریت نیروی انسانی را جزئ لاینفک استراتژی در دستور کار قرار دهیم. قبل از ورود به بحث توسعه تعاونی ها لازم است اشاره مختصري به تعريف مفهوم توسعه پایدار شود. در اين بخش به تعاريفي از مفهوم توسعه مي پردازم.

تعريف توسعه: توسعه، فرايند تحولي همه‎جانبه است كه در زندگي اجتماعي، اقتصادي، سياسي و فرهنگي يك جامعه رخ مي‎دهد و آن را از وضع موجود به وضع مطلوب هدايت مي‎كند كه با پذيرش ويژگي‎هاي عصر عقلانيت و خردورزي همراه است و در آن كنش منطقي، حسابگري و برنامه‎ريزي نهفته است.

توسعه، درك نيروي بالقوه در شخصيت انسان كه از طريق كاهش فقر، بيكاري و نابرابري قابل تحقق است.

� توسعه، روند فزاينده مستمر و مداوم در شاخص هاي كمي جامعه را رشد اقتصادي و در مؤلفه‎هاي كيفي آن رفاه اجتماعي مي‎گوييم. پايه و مايه سطح توسعه هر كشوري با روند پايدار پيوسته و يكپارچه شاخص‎هاي كمي و كيفي با پرسشنامه های علمی و آماری اندازه‎گيري مي‎شود.

� بطور کلی، بعد كمي توسعه يا رشد اقتصادي بامعیارهایی هم چون افزايش پايدار درآمد سرانه، رشد توليد ناخالص ملي، رشد توليد ناخالص داخلي، درآمد ملي و.... اندازه‎گيري مي‎شود. و بعد كيفي آن يا رفاه اجتماعي نيز با افزايش مستمر و پايدار و روند مثبت شاخص هايي چون، اميد زندگي، آموزش، سواد و تأمين بهداشت،‌ دسترسي به آب سالم، توزيع فرصت‎ها و امكانات اجتماعي، تحرك اجتماعي و طبقاتي و نقش و تأثيرگذاري افراد جامعه بر تصميم‎يابي‎ها، تصميم‎سازي‎ها و تصميم‎گيري‎هاي سرنوشت ساز اجتماعي محاسبه مي‎شود هر يك از اين دو پارامتر توسعه ضمن اينكه به مجموعه‎اي از زيربخش‎ها قابل تجزيه مي‎باشند با شاخص‎هاي فقر انساني و توسعه انساني مقایسه می شود.

نقش بخش تعاون در فرايند توسعه اقتصادی اقتصاد بخش تعاون ضمن تأثيرپذيري از پديده جهاني شدن و فرايند كامل شدن چرخه سازمان تجارت جهاني ( World trade organiziation= W.T.O) بر روندها و فرايندهاي آن نيز اثرگذار بوده است و به نوعي كنش متقابل و تعامل با آن داشته است گسترش تعاوني‎ها در حوزه‎ها و شاخه‎هاي مختلف و گوناگون مصرف، ‌توليد، اعتبار، مسكن و خدمات و يا در نوعي طبقه‎بندي بر حسب گرايش‎هاي بخشي در كشاورزي، صنعت و خدمات، با اجرايي و عملياتي شدن اين نوع از فعاليت هاي اقتصادي در كشورها به ويژه در كشورهاي در حال توسعه موقعيت نظام تعاوني را در ميان نظام هاي اقتصادي به عنوان بخش اجتماعی و اقتصادی مطرح كرد به طوري كه بسياري از انديشمندان و محققان حوزه‎هاي جامعه شناسی و توسعه و اقتصاد با مطالعات و تحقيقاتي كه در فرايند توسعه و روند اقتصادي كشورها انجام داده‎اند به اين نتيجه دست يافته‎اند كه اگر در هلند، کره، آلمان، آمريكا، سوئد، فرانسه، انگليس، سنگاپور و هند و.... بخش تعاون وجود نداشت، حرکت به سوی توسعه با کندی شکل می گرفت.

بعضی از پارامترهای مهندسي ارزش و راهكارهاي راهبردي براي تحقق اهداف در تعاونيها :

1- ترويج اصول و حقوق بنيادي كار از طريق (احترام به آزادي صنوف) اتحاديه‎ها و مردم‎سالاري در محيط كار.

2- ايجاد فرصت هاي برتر براي زنان و مردان به منظور تضمين اشتغال مولد و تأمين درآمد از طريق توانمندسازي اعضاي تعاوني‎ها براي استفاده از منابع، مهارت‎ها و استعدادهاي آنان.

3- تقويت مشاركت، گفتگو و تعامل اجتماعي از طريق حمايت از منافع گروه‎هاي آسیب پذیر جامعه فقير روستايي و كارگرانکم در آمد.

4- توسعه نیروی و مدیریت منابع انساني، اشتغال‎زايي، فقرزدايي و توسعه اقتصادي محلي در كشور از طريق همكاري هاي فني در بخش تعاون كه اين امر در توصيه‎نامه سازمان بين‎المللي كار مصوب سال 2002 (شماره 193) آمده است.

با توجه به موارد یاد شده، اقتصاد بخش تعاون می تواند نقش محوري و کلیدی در توسعه كشورما داشته و به چند پارمتر ارزشی در اشتغال زایی و نقش تعاون در توسعه اقتصادی می پردازیم:

 

نقش اقتصاد بخش تعاون در زمينه اشتغال

1- افزایش تعاوني‎هاي مصرف.

2- ایجاد و تشکیل شوراي عمومي تعاوني‎هاي كشاورزي و اتحاديه های مربوط به آن.

3- ایجاد و تشکیل تعاوني‎هاي گردشگری با حفظ امنیت شهروندان داخلی و خارجی.

4- سازمان دهی به صنعت حمل و نقل سبک. جاده ای، ریلی، دریایی و هوایی

5- ایجاد و تشکیل تعاونی های بهداشت و درمان

6- ایجاد و تشکیل تعاونی های بیمه در حوزه های: درمان، بهداشت، سلامتی، عمر، حوادث، اتوموبیل، ساختمان، مسافرت، و ...

7- ایجاد و تشکیل تعاونی های بازاریابی و بازار سازی

8- ایجاد و تشکیل تعاونی های صرافی

9- ایجاد و تشکیل تعاونی های بورس

10-ایجاد و تشکیل تعاونی های حقوقی و قضایی

11-ایجاد و تشکیل تعاونی های روستایی کلان کشوری

12-ایجاد و تشکیل تعاونی های اطلاع رسانی

13-ایجاد و تشکیل تعاونی های بازرگانی وتجای

14-ایجاد و تشکیل تعاونی های حمایت از صادرات و واردات

15-ایجاد و تشکیل تعاونی های زیارتی

16-ایجاد و تشکیل تعاونی های بین المللی در حوزه های هم افزایی و اشتراک مساعی

17-ایجاد و تشکیل تعاونی های کاریابی داخلی و خارجی کشور

18-ایجاد و تشکیل تعاونی های توسعه کشاورزی وصنعت

19-ایجاد و تشکیل تعاونی های شاخه های مختلف بیمارستانی

20-و ایجاد و تشکیل تعاونی های ... .

نقش بخش تعاون در حفظ و منافع ملی از یک سوی لازم و ملزوم آموزش نیروی و مدیریت انسانی، رشد بخش هاي كشاورزي و صنعت و ارتباط آنها با دانشگاه با يكديگرند. پيشرفت سريع يكي از آن دو بدون توجه به ديگري باعث خواهد شد برنامه‎ريزيها در اجرا با شكست مواجه شوند و نتوانند به هدف هاي پيش‎بيني شده دست يابند. اين واقعيت را بايد بپذيريم كه تقريباً هيچ موردي مشاهده نشده است كه بدون توسعه نیروی انسانی توسط مراکز آموزش عالی، صنعت، توسعه كشاورزي و دیگر حوزه های، دوام يافته باشد و يا بخش صنعت بدون توسعه كشاورزي رشد درون‎زا داشته باشد و چنانچه بر اين تحليل شاخص عمومي نوسازي و فناوري در بخش كشاورزي و صنعت را بيفزاييم كه به كاهش نسبت نيروي كار در كشاورزي وصنعت مي‎انجامد، نيروهاي كار آزادشده اين بخش بايد در بخش صنعت و کشاورزی جايابي شوند. از سوي ديگر تجربيات اخير نشان مي‎دهد كه توسعه صنايع شهري از يك طرف براي فروش محصولات و توليدات خود و از سويي ديگر براي تأمين غذا وپوشاك نيروي كار خود نياز به يك بخش صنعت و كشاورزي ساختار مند و در حال توسعه دارد. اين امر كوشش هايي را مي‎طلبد كه منابع موجود در هر دو بخش را با عدالت معقول توزيع كند تا قابليت توليد ملي افزايش يابد براي تحقق اين امر تأسيس، گسترش و تنوع ‎بخشي به تعاوني‎هاي صنايع كوچك، تعاوني‎هاي صنايع تبديلي و تكميلي، از مؤثرترين راههاي توسعه می توان نامبرد كه واجد ويژگي‎هايي به شرح زير ‎باشد:

1. تعاوني هاي صنايع كوچك مي‎تواند نيروهاي كار بخش كشاورزي را كه با ورود تكنولوژي جذب كند. اين اقدام ضمن كاستن از آثار سوء گسترش حاشيه‎نشيني موجبات توسعه موزون مناطق محروم و كمتر برخوردار، با ديگر مناطق برخوردار و مجموعه كشور ‎شود. 2. تعاوني هاي صنايع تبديلي با بهره گیری از محصولات كشاورزي و باغي و جاليزي به عنوان ماده اوليه، ضمن تعادل بخشي به عرضه و تقاضاي محصولات كشاورزي ضمن جلوگيري از هدررفتن محصولات باغي و جاليزي ارزش افزوده‎اي ايجاد ‎كند كه ضمن افزايش قدرت خريد خانواده‎هاي روستايي موجبات رشد بازار براي بخش صنعت و خدمات مي‎شود و به اشتغالزايي از طريق جذب نيروهاي جداشده از بخش كشاورزي كمك مي‎كند. 3. تعاوني هاي صنايع تكميلي با نوعي برهم‎افزايي به اشتغالزايي و افزايش توان قدرت خريد مجدد مجموعه مي‎افزايد و رابطه تعاملي بين بخش كشاورزي و صنعت و ارتباط خلاق ميان آنها راهماهنگ و متوازن مي‎سازد كه روند آن توسعه‎ منافع ملی را رقم مي‎زند.

� نظر مي‎رسد، كه پرداختن به صنايع بزرگ ضمن نياز به سرمايه‎گذاريهاي كلان كه در شرايط موجود امكان تأمين منابع براي اين قبيل سرمايه‎گذاريها مشكل مي‎باشد و از سويي ديگر ساخت و سازهاي اين قبيل صنايع و نصب و راه‎اندازي تجهيزات و تأسيسات آن زمان بر مي‎باشد و به نيازهاي عاجل اشتغال در كوتاه مدت پاسخ نمي‎دهد. لذا براي جلو گیری از بحران بيكاري به ويژه در ميان فارغ‎التحصيلان دانشگاهي بهره‎گيري از صنايع كوچك، تبديلي و تكميلي به روش و با ساز و كارهاي تعاوني، ضمن معنا بخشيدن به سرمايه‎هاي كوچك و آورده‎هاي نيروهاي جوياي كار، زمينه‎هاي تحقق به اقتصاد بخش تعاون را فراهم مي‎گردد.

در ایران، بخش تعاون در صورت فرهنگ سازی، آموزش و سرمایه گذاری می تواند به عنوان يكي از مؤثرترين و مهمترين ابزارهاي توسعه به كار برده شود و آثار آن را در كاهش مؤثر بيكاري، فقر و توزيع عادلانه‎تر فرصت ها، درآمدها و ترویج عدالت اجتماعی و اصلاح تعديل فاصله طبقاتی مي‎توان ديد. نقش توسعه بخش تعاون را اگر در زمينه اشتغال‎زايي آن مورد توجه قرار دهيم كه موجبات افزايش درآمد و به تبع آن افزايش قدرت خريد مردم واهد شد.

* استاد دانشگاه

 

نشریه: روزنامه جهان صنعت