نقش سرمایه اجتماعی در توسعه جدید دانشگاهها
دانش بهرهوری
توسعه و به مفهوم دقیقتر، توسعه جدید که سعی دارد دنیای امروز را بر حسب مقتضیات روزگارش بشناسد، ارتقا دهد و شکوفا کند، چارچوب فکری هر کسی است که در حوزه اندیشه خود را مکلف به تامل رویدادهای پیرامون میداند و بنده هم از این قاعده مستثنی نیستم. بر این باورم که مولفههایی نظیر تعقل، شخصیتسازیهای اجتماعی برای انسان، اخلاقمداری، احترام به قانون و ایجاد انگیزه برای بسط و گسترش رفتارهای انسانی، شاخصهایی هستند که نمیتوان بهآرامی از کنار آنها عبور کرد یا به عبارتی، نمیشود توسعه دغدغه ذهن و اندیشه باشد، آن وقت به چنین مولفههایی توجه نشود. شاید بهتر باشد بگویم مرادم از توسعه اتفاقی است که در آن سهم انسان از آزادی و صلح در مرتبه بالایی قرار دارد. در چنین فرآیندی اگر هر چیزی در محک تغییر و تحول قرار بگیرد ارزشمند است و در مسیر توسعهمندی این امر مهم در مدیریت کلان دانشگاه آزاد اسلامی و سایر زیرمجموعه ستادی آن دیده میشود.
سرمایههای اجتماعی، نقش زیادی در رشد و توسعه جدید دانشگاهها دارند. اصطلاح سرمایه، روزبهروز متغیرهای بیشتری را شامل میشود. برخی از آنها شامل سرمایه انسانی، مدیریت نیروی انسانی، سرمایه استادان و دانشجویان، سرمایه هوشی و سرمایه سلامت هستند.
سرمایه اجتماعی در مباحث توسعه جدید دانشگاهها شامل موارد زیر است:
1- کسب اطلاعات دانش فنی در همسویی با توسعه جدید و روش تحقیق؛
2-انتقال دانش، نوآوری و رویهها برای درآمدزایی دانشگاهها
3- به کارگیری دانش مکمل و تلاش در حل مسائل و مشکلات نسبی دانشگاهها
4- ایجاد پل پیوند میان دانشگاههای داخلی و جهانی.
این پیامدها ممکن است در طول زمان با توجه به نیازها و ویژگیهاشان ازجمله اینکه به سرمایه اجتماعی دسترسی دارند، متفاوت باشند. سرمایه اجتماعی برای آغاز و پشتیبانی اقدام اقتصادی، حیاتی است، بنابراین پیامدهای مثبت آن میتواند در حوزههایی مانند شکلگیری توسعه جدید دانشگاهی، فرآیندهای ابتکاری، همکاریهای درون دانشگاهی و کارآفرینی بین دانشگاهها مشاهده شود.
سرمایه اجتماعی به کارآفرینان علمی دانشگاهی کمک میکند منابع را از حوزههای مختلف و به روشی نو جمعآوری و ترکیب کنند. همچنین سرمایه اجتماعی برای کارآفرینان یاری و مشاوره فراهم میآورد و به آنها کمک میکند از راه شناخت محیطهای کاریشان، عدم قطعیت را کاهش دهند. نیز سرمایه اجتماعی همکاری و روابط درون دانشگاهها را، بهویژه در حوزههایی محقق میسازد که اعتماد متقابل، جایگزین و مکمل قراردادهاست. پژوهشها در حوزههای توسعه و روش تحقیق نشان میدهند که به چه میزان وجود و عدم حضور سرمایه اجتماعی میتواند در دستیابی به رشد و نوآوری اهمیت داشته باشد.
سرمایه اجتماعی در فرآیندهای نوآورانه، از آن رو که فرصتهایی برای رفع نیازهای برطرف نشده و ترکیب منابع با روشهایی جدید توسعه دانشگاهها را فراهم میآورد، اهمیت دارد. مطالعات نشان داده است که سرمایه اجتماعی بازده معنوی را در نظامهای دانشمحور در دانشگاهها تقویت میکند. همچنین مشاورههای فنی را در دوران اشاعه نوآوریها و انتقال دانش در توسعه جدید در دانشگاهها فراهم میسازد. با این حال سرمایه اجتماعی وجه منفی هم دارد. به عبارتی ممکن است بهعنوان تعهدی که فرآیندهای اجتماعی و اقتصادی را متوقف یا محدود میکند، به شمار آید. پژوهشهای توسعه جدید به جای پذیرش بیقید و شرط آن، با مطرح کردن جنبههای منفیاش هشدار میدهند.
نخستین و روشنترین جنبه منفی آن، این است که به ارتباطات منفی میپردازد، که عبارتند از روابطی که در آن دستکم یکی از افراد دانشگاهی قضاوت منفی موثری از یک فرد دیگر دانشگاهی دریافت میکند. چنین روابط منفیای ممکن است مانع بهرهگیری افراد از فرصتهای موجود در توسعه جدید دانشگاهها شود یا اینکه مسیر شغلی آنها را سد کند. دومین موضوع، که وضوح کمتری هم دارد، به هزینه فرصتها میپردازد. ساختار اجتماعی مشابهی که برای عدهای مفید و موثر تلقی میشود، ممکن است برای سایرین محدودیتی ایجاد کند.
تاثیر سرمایه اجتماعی بر بهرهوری دانشگاهها
به نظر میرسد توافق زیادی در مورد مکانیسمهایی وجود دارد که از راه آنها سرمایه اجتماعی میتواند تاثیر مثبتی بر عملکرد اقتصادی دانشگاهها داشته باشد. مهمترین این مکانیسمها، این است که هزینههای پایینتر تبادلات توسعه و روش تحقیق در سازمانها و دانشگاهها که نیاز به بودجه زیادی برای تعریف مدیریت پروژه دارد، خروجی و نتیجه آن تقویت ساختار بنیانهای اقتصادی برای دانشگاه است و درنهایت تسهیم کسب دانش و نوآوری داخلی و خارجی و بهبود کیفیت دانشگاهها.
سرمایه اجتماعی از راههای مختلف توسعه جدید و بهرهوری نیروی انسانی (استادان)، دانشگاهها را تحت تاثیر قرار میدهد. با وجود این، تحقیقات در زمینه سرمایه اجتماعی و توسعه جدید در دانشگاهها با دشواریهای زیادی همراه است. هیچ راه مستقیمی برای اندازهگیری سرمایه اجتماعی نداریم، زیرا سرمایه اجتماعی ابعاد زیادی را در بر میگیرد. سرمایه اجتماعی چند وجهی است و محققان به عواملی فکر میکنند که بیشتر با تحقیقشان مرتبط است و همین میتواند محرکی برای بخشهای دیگر جامعه هم باشد که سرمایه اجتماعی را همیشه اولویتکاری خود قرار دهند.
سرمایه اجتماعی در مسیر نو
تحقیق درباره آموزش و توسعه بهعنوان سرمایهگذاری روی سرمایه انسانی، در اواخر دهه پنجاه و اوایل دهه شصت میلادی از طریق محققان اقتصادی انجام شد. هرچند تعاریف اولیه تئوری سرمایه انسانی، دانش کارگر را براساس تحصیلات مدرسهای رسمی میسنجید، همبستگی سطوح تحصیلی با بهرهوری و رشد اقتصادی، نشان داد که تحصیلات بیشتر همراه تجربه کار درنهایت به بهبود بهرهوری سازمانها منجر میشود. به تازگی اینطور عنوان شده است که تئوری سرمایه اجتماعی از جامعهشناسی بهعنوان یک نیروی بالقوه موثر بر عملکرد سازمانی، مشتق شده است. سرمایه اجتماعی میتواند بهعنوان منابع موجود در شبکههای اجتماعی در روابط بین فردی مفید در علم و تکنولوژی یا دانش فنی، مدنظر قرار گیرد. در واقع سرمایه اجتماعی مجموعهای است از روابط بین افراد و گروهها که دستاوردهایی را به دنبال دارد که بدون این روابط، به دست آوردن آنها ناممکن است.
از طرف دیگر سرمایه اجتماعی، برخلاف سرمایه انسانی یا سرمایه فیزیکی، مفهومی است بسیار فراتر از داراییهایی که یک فرد در اختیار دارد و دارای روابط و زمینههایی است که در آن، تعامل، نقش و وظیفهای اصلی را برعهده دارد.
نقش سرمایه اجتماعی در توسعه جدید دانشگاهها
نشریه: روزنامه فرهیختگان