واكنش طبيعي بورس

  • · واكنش طبيعي بورس
  • · نادر هوشمنديار*

 

گاهي اوقات كه مديران اقتصادي در سطوح كلان با شتاب از بازار سرمايه دفاع مي‌كنند يا با قدرت بورس را نشانه پويايي اقتصاد مي‌دانند، فقط مي‌توان تعجب كرد و با حيرت به ادعاهاي اقتصادي اين مديران گوش داد. البته بايد به مديران اقتصاد دولتي حق داد. آنها به رسم وظيفه كاري كه دارند برداشت‌هاي متفاوتي از حوزه‌هاي اقتصادي ارايه مي‌دهند كه گاهي اين برداشت‌ها به زعم اطلاعات دولتي واقعيت‌هاي زيادي را در خود جاي مي‌دهد و برخي اوقات نيز اين برداشت‌ها به زعم كارشناسان غيردولتي كمترين ميزان از واقعيت‌ها را دارد. ولي آن چيزي كه در اين مدار غيرقابل ترديد است نقاط آشكار اقتصاد است كه نمي‌توان به سادگي تغييري در آنها ايجاد كرد. از همين منظر بازارهاي كشور را بايد رصد كرد. اين روزها بارها شنيده شده است كه پويايي بورس نشانه پويايي اقتصاد ماست. همين چند روز پيش يكي از مديران اقتصادي، بورس را دليل خوبي مي‌دانست براي اينكه بگويد اقتصاد ما شرايط بسيار بهينه‌اي دارد. البته بايد اميدوار بود كه اين همه خوشبيني فقط در الفاظ دولتي و اداري جاري نباشند و در پوستين بازار نيز خود را نشان دهند. ولي به رغم همه اين حرف‌ها باز هم اين چالش وجود دارد كه چرا اصلا بايد بورس اوضاع و احوال خوبي داشته باشد؟ من اين پرسش را از كارشناسان نيز مي‌پرسم، يعني فقط دولتي‌ها يا «مدافعان اداري» بازار سرمايه نيستند كه به اين سوال بايد پاسخ بدهند، بلكه كارشناساني هم كه با عصبانيت از اوضاع ناخوشايند بازار سرمايه سخن مي‌گويند بايد به اين پرسش انديشه كنند كه چرا اصلا بايد شاخص‌هاي بورس خوش‌رقصي كنند؟ در اقتصاد امروز ما اين توقع كه بورس دماسنج اقتصاد باشد يا محل زايش سرمايه‌ها باشد، اصلا توقع درست و علمي نيست.�
تازه شايد اهالي بازار سرمايه از همان شانس‌هايي كه معمولا در بازار سرمايه پيدا مي‌شود، بهره‌مند شده‌اند كه در شروع پاييز امسال و در آغاز نيمه دوم سال شاخص بورس فقط سه‌درصد افت كرده است. آنچه در ماهيت بورس وجود دارد، طبيعي‌ترين اتفاقي است كه براي بازار سرمايه رخ داده است. براي باور اين ادعا فقط نگاه خود را چند كيلومتر از ساختمان بورس تهران دور كنيد. بين تالار بورس تهران تا محلي كه بازار ارز پايتخت شكل گرفته است، فقط يك يا دو ايستگاه فاصله وجود دارد. با رفتن به بازار ارز يا جايي كه متقاضيان طلا به صف شده‌اند ماجرايي را در اقتصاد مي‌بينيد كه به نوبه خود بي‌نظير است. در واقع در اوج ناروايي‌هاي بين‌المللي كه بورس ايران را در تنگنا قرار داده، مديران اقتصاد چنان در تنور سوداگري دميده‌اند كه بر اساس منطق اقتصادي هر كنشگري در بازار به طور طبيعي به سمت دلالي و خريد و فروش پول يا طلا سوق پيدا مي‌كند. براي همين مي‌گويم اگر اوضاع بازار سرمايه و خريد و فروش سهام خوب بود بايد به محتواي اقتصاد شك مي‌كرديم. در حال حاضر همه چيز خوب جلو مي‌رود. از يك سو بورس آن‌طور كه بايد نفس نمي‌كشد و از سوي ديگر بازار ارز و طلا با سودآوري خيره‌كننده ضريب ريسك بورس را پوشش داده‌اند. به نظر مي‌رسد برخلاف شعارها همه راضي هستند؛ يعني هم دولتي‌ها راضي‌اند چون ظاهرا در اين بازار ارز صاحب سود هستند و هم گروهي از كنشگران اقتصادي كه تمايلي ندارند به خصوصيت و موقعيت اقتصادي بازار سرمايه وفادار باشند.�


*استاد دانشگاه

واكنش طبيعي بورس

 

نشریه: روزنامه شرق