چشم بهراه نهاد توليدكنندگان
چشم بهراه نهاد توليدكنندگان
نادر هوشمنديار*
گاهي اوقات آنقدر مفاهيم اقتصادي مورد بازي كلامي يا بازي سياستگذاريهاي اقتصادي قرار ميگيرند كه اصول ابتدايي و ملزوم واقعي براي اقتصادي نظير اقتصاد ايران فراموش ميشود. اين روزها بايد با صداي بلند به مديران اقتصادي يادآور شد كه عزيزان بزرگوار توليد را دريابيد كه درمان همه دردهاي اقتصادي است. بدون تعارف وقتي اقتصاد ايران با همه كجيها و ناهمواريهاي آن مورد ارزيابي قرار ميگيرد فقط فقدان توليد است كه ميتواند بسياري از نامراديهاي اقتصادي را به آن منتسب كرد. در حال حاضر دولتيها با تمام توان دنبال سياستهايي نظير يارانههاي هدفمند يا فاز دوم هدفمندسازي يارانهها هستند اما هيچكدام به اين پرسش پاسخ نميدهند كه اگر اين همه نيرويي كه براي اجرايي كردن اين سياستها به كار رفته است صرف توليد ميشد باز هم مديران اقتصادي مجبور بودند كه با چنين عجلهاي سياستي را اجرا كنند كه تا به اينجاي كار نحوه اجراي آن موجب آزردگي توليد شده است؟
مبحث توليد آن قدر مورد غفلت قرار گرفته است كه مقام معظم رهبري نيز در ابتداي سال ضرورت آن را به مسوولان اقتصادي گوشزد كرده است. بدون شك ديگر برنامهريزان اقتصادي نبايد بهانه يا توجيهي براي حركت كند در مسير توليد و تجهيز صنعت داشته باشند. كليد واژه توليد، ميتواند مهمترين نهادمندي در چرخه اقتصاد ايران باشد و در تداوم تاريخي نيز نقش برجستهاي از خود در تغييرات اجتماعي به جاي بگذارد. البته در اين وادي نميتوان از نقش مهم مديريت نيروي انساني يعني تاثيرگذاران و افراد موثر در اين نهادها غافل بود. افق و پنجرههاي توليد در ايران چند دههاي است به دلايل نبود مديريت اقتصادي كارآفرين، اثربخش، آموزشديده و عدم قبول تحولات جهاني از جمله انقلاب داناييمحور، ارتباطات اينترنتي و ركن اصلي مديريت يعني توليد دانايي مورد غفلت قرار گرفته است و اين مساله در سرنوشتسازترين دورههاي اقتصادي ضربههاي مهلكي بر تن اقتصاد ايران وارد ميسازد ولي با اين وجود هنوز سياستهاي اقتصادي بهگونهاي است كه توليد خيلي جدي گرفته نميشود. البته مديران دولتي اقتصاد با تعصب در مقابل اين انتقاد قرار ميگيرند و بر اين باورند كه سياستهاي آنها توليد را در نظر داشته است ولي شكافي كه ميان سخنان آنها با گفتههاي بدنه اجرايي صنعت وجود دارد، بيشتر از هر وقت ديگري ماجراي توليد را كدر كرده است. به نظر من اين روزها بيشتر از سخنراني مديران دولتي اقتصاد يا برنامههايي كه وعده آنها داده ميشود نيازمند شكلگيري گروهها و نهادهاي رسمي توليد هستيم كه خود برنامههاي مورد نياز براي ارتقاي جايگاه صنعتي كشور را تهيه و تدوين كنند. بر اين باورم كه از تنور برنامههاي دولتي اقتصاد آتشي براي توليد گرم نميشود و بايد از جايي و از روزي توليدكنندگان در گروههاي رسمي متشكل شوند و از طريق نهادهايي وظيفه به سرانجام رساندن توليد را بر عهده بگيرند چون ديگر وقت نيست. كمبود سرمايههاي مولد و پوشش ناهنجاريهاي اقتصادي نظير بيكاري را فقط با توليد ميتوان جبران كرد. پس لطفا مسير توليدكنندگان را براي عقلاني كردن فضاي اقتصاد باز كنيد.
* استاد دانشگاه
نشریه: روزنامه شرق