چند پیشنهاد برای مجلس دهم
یکم: جامعه ایران و بهویژه توسعه ایرانی از یکقطبی شدن فضای سخنوری و عملکرد سیاسی حتما آسیب جدی میبیند. رشد و دستیابی به پیشرفت نیاز به تعامل افکار و اندیشههای مختلف دارد. برای همین طیف بازنده در انتخابات باید به بازسازی و بازگشت خود با چهره جدید به فضای کنش و واکنش اجتماعی فکر کند و طیف برنده نیز بهشدت باید به این باور برسد که همیشه صاحب کرسیهای تصمیمگیری و تصمیمسازی نیست. این فهم از آن جهت اهمیت دارد که جوزدگی نصیب گروه برنده نمیشود. فراموش نکنیم اکنون توسعه ایرانی و دولت یازدهم که میراثدار خرابیهای زیادی در مسیر توسعه است، به اندیشه و کارآمدی جریان پیروز در انتخابات نیاز دارد. به همین جهت جوزدگی آنها میتواند آسیب زیادی برای کشور به وجود آورد.
دوم: همانطور که گفته شد دولت میراثدار خرابیهای زیادی است و مجلس باید در جریان رشد و توسعه حامی و یاور دولت باشد. این نگاه به معنای وکیلالدوله شدن نیست. ما به خاطر وکیلالدوله بودن برخی نمایندگان در 10 سال گذشته تجربههای ناخوشایندی را تجربه کردهایم. نمایندگان مجلس آینده باید جریان وکیلالدولهای را به مشورترسانی عقلانی به دولت تغییر دهند. اوضاع توسعه در ایران ناخوشایند است، پس زمانی برای بازیهای سیاسی و رفاقتهای سیاسیتر باقی نمانده است. همه باید تلاش کنند. برای مجلس بهترین کار، تبدیل شدن به قوه تعقل دولت است.
سوم: فقط اقتصاد نیست که آسیبهای زیادی را در سالهای قبل تجربه کرده است. جامعه و مسائل اجتماعی با آفتهای زیادی مواجه بودند که این آفتها زمینه شکلگیری بسیاری از مشکلات و معضلات اقتصادی را فراهم کردهاند یا در حال گسترده کردن معضلات اقتصادی هستند. درواقع مشکلات اقتصادی و معضلات اجتماعی دو روی یک سکه محسوب میشوند. جریان پیروز در انتخابات بهرغم آنکه امید و امیدواری را تقویت کرده است و حتما به دلیل خاستگاه فکری و اندیشهایاش میتواند بسیاری از مشکلات را برطرف سازد، اما به نظر میرسد در مورد مسائل اجتماعی هنوز برنامههای خود را بهطور مشخص مطرح نکرده است. بیاخلاقیهای گسترده، شکلگیری روحیه کاسبمسلکی و دلالی، اعتیاد، ریا و چاپلوسی و مسائلی از این دست مثل موریانه به جان توسعه کشور افتادهاند. بر دوش نمایندگان اصلاحاندیش مجلس است که راهی برای عبور از این معضلات اجتماعی (که بخش بزرگی از آنها نتیجه سوءمدیریتهای چندین سال گذشته مدیران اجرایی هستند) به وجود آورند و دولت را در مقابله با این مسائل حاد اجتماعی یاری رسانند.
چهارم: نمایندگان مجلس هم صدای رسای ملت هستند و هم آینه تحلیل و ارزیابی شرایط فرهنگی مردم محسوب میشوند. ما در سالهای گذشته به خاطر عدم رعایت موازین اخلاقی در گفتار و کردار از سوی برخی نمایندگان، خاطرات مطلوبی نداریم. برای همین نمایندگان مجلس دهم باید با حفظ ادب و بسط کرامت انسانی در رفتار خود، زمینه بالندگی بیشتر فرهنگی در جامعه را مهیا کنند. آنها نمایندگان ملت هستند، یعنی همه ضوابط ملی و مذهبی مردم را حداقل در شکل نمایندگی میکنند و امیدوارم دوباره اتفاقاتی رخ ندهد که مردم هرازگاهی از داشتن خانه ملت حس خوشایندی نداشته باشند.
پنجم: در حوزه اقتصاد برای ایران اصل با تولید است. بدون تولید، بهرغم داشتن همه ضروریات توسعه نمیتوان چشم امید داشت که توسعه در حد استانداردهای جهانی از راه میرسد. نمایندگان مجلس دهم و مخصوصا طیف امید و اعتدال که با پرچم رفع مشکلات اقتصادی وارد مجلس میشوند، باید کاری کنند که یکبار برای همیشه تجارتزدگی یا وارداتزدگی در اقتصاد ایران جای خودش را به تولید بدهد یا حداقل جای تولید هم در فضای توسعه ایران باز شود.
آخر مگر میشود بدون تولید در دنیای امروز قدم از قدم برداشت؟ ما دهههاست که شعار تولید و صنعتیشدن را میدهیم. دولتهای نهم و دهم بیشترین شعارها را در این باره سر دادند، اما عملا با بزرگترین درآمدهای نفتی تاریخ ایران، به تولید با گسترش شدید واردات، بیشترین آسیب را رساندند. ما بدون تولید و صنعت به هیچ جایی نمیرسیم. مجلس دهم اگر میخواهد در تاریخ اقتصادی کشور بدرخشد، باید هم دست مافیای واردات را در اقتصاد کوتاه کند و هم راه صنعتیشدن را تا آنجا که میتواند هموار سازد، اینگونه مجلس دهم برای همیشه جاودان خواهد شد.
ششم: همه پیشنهادها و راهبردهایی که برای بهترشدن فضای کسبوکار و کنش و واکنشهای اجتماعی به مجلس دهم پیشنهاد میشود یک پیشفرض دارد که اگر به واقعیت نرسد هیچکدام از این راهبردها شدنی و انجام آن امکانپذیر نیست. در یک کلام، مجلس دهم اگر میخواهد ابزاری برای تسهیل دستیابی به توسعه و پیشرفت باشد، باید قبل از هرچیز مقابلهای جانانه با فساد را آغاز کند؛ فساد مسیر پیشرفت را مسدود کرده است.
نشریه: روزنامه فرهیختگان