کاش می‌شد فرامین توسعه را بپذیریم

حقوق مصرف‌کنندگان از آن واژه‌های شیک و دکوری در اقتصاد ایران است که هر از گاهی مدیران و برنامه‌ریزان دولتی اقتصاد برای آنکه بتوانند مانوری دهند یا محبوبیت خود را افزایش دهند از آن سخن می‌گویند یا برایش بزم‌های بزرگ ‌ترتیب می‌دهند. واقعیت آن است که مصرف‌کنندگان در دنیای توسعه‌یافته می‌توانند صاحب حقوق باشند یا از حقوق آنها سخن گفت اما در این سوی دنیا کار بسیار سخت است که بخواهیم مدعی شویم مصرف‌کنندگان نیز حقوقی دارند یا باید صاحب حقوقی باشند.

فرق میان مصرف‌کنندگان در اینجا با آن سوی دنیا که جهان توسعه‌یافته خطابش می‌کنند در همین کلمه کوچک یعنی «توسعه» نهفته است. خیلی صاف و رک و پوست کنده باید گفت که خیلی از پدیده‌ها محصول دنیای توسعه‌یافته است و در جایی که توسعه به عینیت نرسیده نمی‌توان انتظار حضور آن پدیده‌ها را داشت. باید تاکید کنم که اصلا بحث ملیت یا ساختارهای بومی در اینجا مطرح نیست فقط توسعه ملاک ارزیابی حقوق مصرف‌کنندگان است. وقتی توسعه وجود داشته باشد یعنی اقتصاد مولد وجود دارد و تولید در بهترین شرایط است.

در کشورهای توسعه‌یافته یا در مناطق صاحب توسعه، تولید‌کنندگان نه به دولت وابسته هستند و نه زور مراکز و هسته‌های دولتی را می‌پذیرند. آنها کالای خود را تولید می‌کنند و جوابگوی کیفیت کالایی هستند که تولید می‌کنند. اگر کالای آنها فاقد استانداردهای مطلوبیت باشد به‌راحتی می‌پذیرند و هزینه‌اش را می‌دهند. این فرآیند تولید به پدیده‌ای با نام رقابت وابسته است یا می‌توان گفت خون این فرآیند را پدیده‌ای به نام رقابت به جریان می‌اندازد. رقابت هم چیزی نیست جز اهمیت و توجه به حقوق مصرف‌کننده. یعنی واحدهای صنعتی و حتی بنگاه‌های خدماتی با یکدیگر رقابت می‌کنند تا هر کدام سهم بیشتری از رضایت مصرف‌کننده را به دست بیاورند.

اینکه گفته می‌شود رقابت برای به دست آوردن سهم بیشتری از بازار است، واقعیتی محسوب می‌شود که دیگر در صدر مفاهیم اقتصادی قرار ندارد. امروز توسعه‌یافته‌ها و اندیشمندان آنها می‌گویند رقابت می‌کنیم تا سهم بیشتری از رضایت مصرف‌کننده را به دست بیاوریم. در این فضا نیز همیشه حق با مشتری است. فقط کافی است یک مشتری بگوید حقوقش رعایت نشده است، کل یک مجموعه تولیدی، خود را موظف می‌داند که به او پاسخ بدهند. در جایی که توسعه وجود ندارد در واقع کل این منش و رفتار اقتصادی شکل نگرفته است. معمولا در مناسبات غیر‌توسعه‌مند دولت‌ها حضوری قوی دارند. آنها هم خود را به فرآیند تولید تحمیل می‌کنند و هم به مصرف‌کننده می‌گویند که چه چیزی باید مصرف بکند و تا چه حد باید رضایت داشته باشد.

در این فهم از اقتصاد، سود اصل است منتها به این نکته توجه کنیم که دولت‌ها قبل از همه مدعی این سود هستند و سهم خود را از سود می‌طلبند. برای همین اصلا رقابتی بین واحدهای تعیین‌کننده تولیدی وجود ندارد. اگر تولید بومی در نقاط غیر‌توسعه‌یافته وجود داشته باشد حتما در چارچوبی از انحصار صورت می‌گیرد. در انحصار هم حقوق مصرف‌کننده معنا ندارد. عجیب است این را مدیران و برنامه‌ریزان اقتصادی می‌دانند و باز هم از احترام به حقوق مصرف‌کننده حرف می‌زنند. کاش می‌شد هر چه زودتر فرامین توسعه را به جان می‌خریدیم.

کاش می‌شد فرامین توسعه را بپذیریم

 

نشریه: روزنامه فرصت امروز