کمی هم با تولیدکنندگان همایش برگزار کنیم

چند روز پیش کنفرانس اقتصاد ایران در وسعتی بزرگ و با دستچین کردن گروهی از اقتصاددانان کلید خورد و نمایندگان زیادی از دولت و اساتید دانشگاه در رشته اقتصاد یا به عبارتی همان کارشناسان اقتصادی دست چین شده دور هم جمع شدند تا در مقیاسی بزرگ اقتصاد ایران را باز کنند و برای بهتر شدن حال و احوالش از برنامه‌های خود سخن بگویند. من به‌عنوان یک معلم در ابتدا این اتفاق را به فال نیک می‌گیرم و بر این باورم که حتما قصد خیری در کار دولت است که اینچنین تابلویی از اقتصاد ایران درست می‌کنند و تعداد زیادی میهمان دعوت می‌کنند تا درباره خروج از بن بست اقتصاد راهکار و برنامه ارایه دهند اما بعد از این تقدیر معتقدم باید از این روش و منش‌ها برای خیرخواهی در مورد اقتصاد کشور دست برداشت و چاره دیگری اندیشه کرد. شعار هم نمی‌دهم که آی و فغان که دولت کلی پول هزینه کرده است و این هزینه هیچ دردی از اقتصاد دوا نمی‌کند.

این هزینه‌ها گاهی اجتناب‌ناپذیر هستند بلکه این انتقاد فقط از این ناحیه مطرح می‌شود که چنین رویکردهایی در زمان فعلی به درد اقتصاد ایران نمی‌خورند ما ابتدا باید بتوانیم باری از روی دوش اقتصاد برداریم و بعد ازآن با نتایج خوبی که به وجود آورده‌ایم عکس یادگاری بگیریم.
در سال‌های گذشته و در دوره دولت‌هاي نهم و دهم از این شعارها پر بود که باید از اشرافی‌گری در اقتصاد پرهیز کرد و باید فقط به مردم فکر کرد و یا این‌که مدیران اقتصادی دولت در چند دوره متهم می‌شدند که به فکر مردم نبودند و فقط همایش‌های رنگی برگزار می‌کردند ولی درنهایت دیدیم که نتیجه این شعارها سقوط اقتصادی مردم بود. پس شعار ندهیم و قصد بنده نیز شعار دادن نیست چون در واقعیت این همایش‌ها الان کارساز نیست.
یا به بیان دیگر به کار نمی‌آیند، به خاطر این‌که تولید و صنعت به دلیل 8‌سال سیاست‌های
نا به جای اقتصادی ضربه خورده است و برای احیای آن نه تئوری به اندازه مطلوب جوابگو است و نه اقتصاددانان دست چین شده می‌توانند در فضای فعلی، راهبردی برای گریز از این آسیب بیابند.
بهترین کار این است که دولتی‌ها و کارشناسان اقتصادی به جای چنین هزینه‌هایی، لجستیک برنامه‌ای را فراهم کنند که در آن برنامه تولیدکنندگان بتوانند به سادگی به اداره‌های دولتی بیایند و با مسئولان دولتی سخن بگویند، سخن گفتنی که نه فقط از سر سخن گفتن باشد بلکه سخن گفتنی که منجر به برطرف کردن زخم تولید شود. از منظری دیگر این ادعای خود را باز می‌کنم. ما اقتصاددان‌ها خیلی نمی‌توانیم برای دولت مفید باشیم. حتما یکسری تئوری می‌دانیم و یک سری آموخته دانشگاهی با خود به همراه داریم اما آیا می‌توانیم مدعی شویم از تولید کننده‌ای که در میدان اجرایی تولید درگیر‌ هزار و یک رقم گرفتاری است اقتصاد ایران، تولید و راهکارهای برون‌رفت از آن را می‌دانیم و بلدیم؟ آیا واقعا ما اقتصاد ایران را می‌شناسیم یا آن تولید کننده‌ای که در فضای مقابله با تولید، صنعت را به هر زوری و زحمتی که شده حفظ کرده است؟
اگر ما اقتصاددانان بهتر بلد بودیم که حتما می‌توانستیم کمکی هر چند کوچک به تولیدکنندگان بکنیم چون همیشه مشاوره‌ها و مدیریت‌ها با اقتصاددانان است. اینها را گفتم تا رئیس‌جمهوری آزمایش کنند و یکبار این گرد هم آیی‌ها را با اهالی اجرایی اقتصاد و صنعت کشور برگزار کنند. وقت تنگ است و اقتصاد ایران به شکل بدی گرفتار است. تجربه را جدی بگیریم. تولیدکنندگان یا اهالی اجرایی اقتصاد کلی حرف برای گفتن دارند و کلی درد را مزمزه کرده‌اند.

houshmandyar

 

نشریه: روزنامه شهروند