افزایش سرمایه شرکت های بورسی

راهبردی برای عبور از موانع

 

بورس یکی از مهم ترین ابزارهای توسعه است که متاسفانه به دلیل سوء مدیریت و اتخاذ راهبردهای نه چنان قابل اعتنای اقتصادی طی سال های گذشته آن طور که باید در فضای توسعه ایران حضور جدی، قوی و راهبردی ندارد. بدون شک بورس می تواند بهترین مکانیزم را برای توزیع بهینه منابع مالی در بخش های واقعی اقتصاد فراهم کند. به بیان دیگر وجود یک بورس قوی نشان دهنده حضور مستمر و کارامد فعالیت های صنعتی و تولیدی است که تضمین بقای خود را از بازار سرمایه کسب می کنند. درواقع این ارتباط به ارگانیزم اصلی بازارهای سرمایه تبدیل شده است. اتفاقی که در ایران به دلیل نوع برنامه ریزیهای کلان اقتصادی در سطحی به وقوع نپیوسته است که امروز بتوان از قدرت بورس در تامین مالی بنگاه های مولد اقتصادی استفاده کرد. بر اساس برآوردهای موجود توسط بانک جهانی ارزش رفتار بازار سرمایه به تولید ناخالص ملی در کشورهای توسعه یافته مثل آمریکا 117 درصد، چین 81 درصد، ژاپن 75 درصد بوده و این نسبت برای ایران 19 درصد محاسبه شده است. این ارقام نشان می دهد که حضور مالی بازار سرمایه در کشورهای توسعه یافته به مراتب جدی تر از این حضور در اقتصاد ایران است. البته این به معنای ان نیست که کار برای ما تمام شده است بلکه باید این آمار و ارقام ما را به این نتیجه برساند که زمان کمی برای جبران آفت های توسعه باقی مانده است و باید هر چه زودتر بورس را به نقطه ای برسانیم که نقش خود را در رشد شاخص های توسعه ایفا کند. مخصوصا در شرایط فعلی اقتصاد کشور که مدیران و برنامه ریزان اقتصادی سعی دارند به گونه ای راهبردسازی کنند که با کمترین هزینه از روی گره ها و موانع اقتصادی عبور کنند. فضای حاکم بر دیپلماسی کشور و تقویت این احتمال که تحریم های تحمیلی نیز شر خود را از سر اقتصاد کم می کنند باعث شده است تا امید به تغییر سیستم اقتصادی کشور افزایش یابد برای همین اکنون بهترین فرصت به دست آمده است تا تامین مالی توسعه کشور و در صدر ان فعالیت های صنعتی از حیطه بانک های ورشکسته و بدهکار خارج شود و در اختیار بازار سرمایه قرار بگیرد. اما به طور حتم لازمه این کار در قدم نخست این است که مسئولین دولتی تا آنجا که می توانند راه را برای میل به توسعه هر چه بیشتر شرکت های کارامد بورس تهران هموار کنند. به نظر من در فضای امروز اقتصاد ایران که غول نفتی جهان و دیگر سرمایه گذاران بزرگ جهانی اماده اند تا تحریم ها برداشته شود و خود را به بازار بکر ایران برسانند، جنب و جوشی نیز در میان بزرگان اقتصادی ایران در داخل شکل گرفته است که اگر پوشش حمایتی برای انها ایجاد شود، می توانند به این تمایل عمومی برای عبور از مشکلات توسعه ایرانی، در بهترین حالت یاری برسانند. من زمزمه های افزایش سرمایه که از سوی شرکت های صاحب نام بورسی نیز شنیده می شود را در همین راستا ارزیابی می کنم. اگر این افزایش سرمایه ها به فرض در سال 91 یا چند سالی قبل از ان اتفاق می افتاد، نمی شد با خیال راحت تاثیر مثبت آن را باور کرد. اما امروز همه چیز تغییر کرده است و یا اگر هم تغییر نکرده باشد میل مثبتی به تغییر و کارامدتر شدن شاخص های اقتصادی وجود دارد. در این حالت می توان مدعی شد که افزایش سرمایه از سوی غول های بورسی هدفی جز توسعه فعالیت های صنعتی ندارد. به عبارتی دیگر افزایش سرمایه های می ایند تا دایره عملکرد شرکت های بورسی را در فعالیت های توسعه ای تقویت کنند. این ادعایی است که امروز می شود ان را با خیالی آسوده تر پذیرفت. من به این اتفاق کاملا امیدوارم و بر این باورم که اگر افزایش سرمایه در شرکت های بورسی و در زمان حاضر به کار بیفتد، می توان امید داشت که بورس تهران نیز خود را در جدول بورس های جهانی(به لحاظ قدرت اجرایی برای توسعه)بالا بکشد. به عبارتی در زمان فعلی ارزش بازار شرکت های بورسی بالغ بر 3.6 هزار میلیارد ریال است که با این رقم ارزش بازار به تولید ناخالص داخلی 33.4 درصد محاسبه می شود. اگر افزایش سرمایه های به رونق بورس ختم شود این رونق می تواند سرمایه های خرد و کلان را از کف خیابان ها و کیسه های بانک ها به سادگی جمع کند و به بورس منتقل سازد ان وقت دور از ذهن نیست که در فاصله کوتاهی بورس بتواند نقش تامین کننده مالی اقتصاد را به عهده بگیرد. باید به این روند جدی نگاه کرد و زمینه خروج ان را از تحلیل صرف به سمت اجرایی شدن فراهم ساخت. به طور مثال جایی مثل شرکت خوارزمی با ان دامنه فعالیت متنوع از صنعت برق تا صنعت ساختمان و از صنعت نفت و پتروشیمی تا صنایع معدنی، وقتی 250 هزار میلیارد تومان افزایش سرمایه می دهد، هیچ معنایی ندارد جز این که این شرکت می خواهد با هدف گذاری عبور از تحریم ها نام خود را در لیست کارتل های چند رشته ای ثبت کند. هر چند که شاید برای این هدف، افزایش سرمایه بزرگتری باید اتفاق می افتاد، اما همین سطح از افزایش سرمایه در هنگامه شروع تحول اقتصادی می تواند این نوید را برای بازار سرمایه به همراه داشته باشد که به محض رفع تحریم ها، یک شرکت بورسی دامنه فعالیت خود را از آسیا به سمت بازارهای بزرگ تری از اقتصاد جهانی گسترده می کند و این بسط وسیع فعالیت می تواند با باز کردن مسیر تامین سرمایه از طریق شرکت های بورسی، سهم افزایش سرمایه شرکت ها در تولید ناخالص داخلی را افزایش دهد. فقط در حوزه صنعت برق، اطلاعات موجود نشان می دهد که تا سال 2040 خالص تولید برق بیش از 19.0 هزار میلیارد کیلو وات ساعت افزایش می یابد. این رقم نشان می دهد که هر گونه سرمایه گذاری در این صنعت با رویکردی کاملا سود محور در اینده مواجه است و افزایش سرمایه شرکتی نظیر خوارزمی با عمق فعالیتی که در صنعت برق دارد، می تواند سهم زیادی از این افزایش تولید را نصیب اقتصاد ایرانی کند. برای همین شک نباید کرد که زمان تنگ است و مسئولین و برنامه ریزان دولتی باید عزم خود را جزم کنند تا بورس با کمترین مشکلات به سمتی برود که جعبه تقسیم منابع مالی کشور شود. این تنها راه معتبر برای توسعه ایران است.

* استاد دانشگاه واحد غرب تهران

 

نشریه: خبرگزاری ایلنا