مجلس دهم و پیروزی توسعه

  در شرأیطی که سرزمین بزرگ ما تجربه می‌کند، می‌توان حکم داد که ضروری‌ترین نیاز برأی امروز و فردایش توسعه است و این توسعه باید ملاک و چارچوبی جز سرمایه‌های اجتماعی و موازین اخلاق انسانی نداشته باشد. این‌گونه اگر شود می‌توان امید داشت که هر تقابل و رویارویی در هر حوزه‌ای از سیاست، اجتماع و اقتصاد نه‌تنها فرجام نامبارکی ندارد بلکه منجر به سازندگی و تقویت پایه‌های توسعه می‌شود. البته این برداشت از توسعه تجربه‌ای است که در دنیای امروز آزموده شده است و توسعه‌یافته‌های مطرح، میزان و ملاک توسعه خود را با قاطعیت ترویج سرمایه‌های اجتماعی با اولویت اخلاق ارزیابی می‌کنند. ما هم اگر تا امروز قطعیت یا باوری مبنی بر ضرورت توسعه نداشته‌ایم، اکنون برأی ادامه حیات در دنیای کنونی و شرط زندگی سلامت در داخل مرزهای کشور چاره‌ای نداریم جز این‌که باور کنیم باید زمینه دستیابی به توسعه را فراهم سازیم. این باور از امروز که تکلیف مجلس دهم نیز مشخص شده است و یاران آن می‌خواهند با نگاه و عقلانیتی متفاوت از ١٠‌سال قبل، خانه ملت را بازسازی کنند، حتما فضای بهتری برأی شکل‌گیری خواهد داشت. ضرورت تاکید بر امر توسعه به‌عنوان نخستین نیاز حیاتی کشور در همه حوزه‌ها، دقیقا به این دلیل است که طی یک‌دهه گذشته چانه‌زنی‌های تند سیاسی از یک‌سو و بعضا منفعت‌طلبی‌ها و سیاسی‌بازی برخی از نیروهای سیاسی با کارکرد ضدتوسعه از سوی دیگر، باعث شد تا در عصر شتاب و تعجیل برأی توسعه با محوریت توسعه صنعتی، توسعه در ایران به شدت پسرفت کند. جالب اینجاست که در جهان امروز همه کشورها در پی آن هستند تا توسعه را با محوریت توسعه صنعتی به هدف ایده‌آل برسانند، ولی در ایران دقیقا توسعه صنعتی، از سوی گروه‌هایی شکار شد که شناسنامه‌ای مبنی بر درک توسعه صنعتی نداشتند و رفتار آنها نیز فقدان این درک را مشخص می‌کرد. بعد از اعلام نتایج مجلس دهم، هر چند که برأی حفظ شئونات اخلاقی نباید بر تنور پیروزی‌ها و شکست‌ها دمید، اما می‌توان این‌بار شادمان از «پیروزیِ امید» در انتخابات شد که به‌نوعی پیروزی توسعه یا پیروزی عقلانیتی است که توسعه را نفی یا در مقابل آن قد علم نمی‌کند. برأی همین باید در شرأیط اکنون کشور و مخصوصا بعد از نتایج مجلس دهم بیشتر از هر وقت دیگر از ضرورت دستیابی به توسعه و پیامدهای دور افتادن از آن سخن گفت تا این فرضیه حیاتی برأی ادامه زندگی ملت در دنیای امروز، ملکه ذهن کسانی شود که می‌خواهند کشتی فرسوده و بی‌رمقی در اختیار نسل آینده نگذارند. تمام تلاش ملت و تحمل کج‌بینی‌های گروهی از مدیران اجرأیی طی سال‌های گذشته نیز برأی این مهم بوده است که زمانی دوباره ایران در خط توسعه قرار بگیرد؛ توسعه به معنای گشایش در امر مراودات سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و شاید از همه مهم‌تر، گشایش در فعل و انفعالات اجتماعی که به باور من به‌عنوان یک معلم در سال‌های قبل پابه‌پای شاخص‌های اقتصادی آسیب‌ دیده است و متحمل زیان شده است. این را به این دلیل می‌گویم که تا سخن از توسعه به میان می‌آید یا به محض آن‌که کسی می‌خواهد برنامه‌ای برأی پیشرفت ارأیه دهد، تنها اقتصاد، حال و آینده آن را ملاک قرار می‌دهد، درحالی‌که بیگانگی اجتماعی شهروندان نسبت به مفاهیم و کنش‌های اخلاقی طی یک‌دهه گذشته آفتی به‌مراتب بزرگتر برأی توسعه محسوب می‌شود. شفاف و بدون واهمه باید گفت که کار ما در فرآیند پیشرفت و برأی دستیابی به توسعه طی سال‌های گذشته با گره‌ها و گودال‌های فراوانی همراه شده و از این‌گونه شفاف گفتن نباید واهمه‌ای داشت، چون تنها راه برداشتن موانع توسعه، حذف تعارف‌های بیهوده است که همواره باعث شده‌اند تا بایدها و نبایدهای پیشرفت با دست‌اندازهای بزرگتری مواجه شود. مجلس دهم باید بی‌پروا باشد و همان‌طور که بی‌پروا رأی تغییر را از شهروندان ایرانی دریافت کرد به سمت نجات توسعه ایرانی بشتابد. ما در دوران حرکت شاخص‌های توسعه با سرعت نور، زمان زیادی را از دست داده‌ایم، توقف دیگر جایز نیست.
 
 
نشریه: روزنامه شهروند