انضباط مالی بانک مرکزی ستودنی است
داستان شکایت برخی نمایندگان از طیبنیا، وزیر اقتصاد، و سیف، رئیس کل بانک مرکزی، این روزها نقل محافل اقتصادی است و هرکسی دراین میان با توجه به شنیدهها و در معدود مواردی، براساس احاطه به موضوع یادشده، اظهارنظر میکند. مسئله اما ساده است، برخی نمایندگان از این ناراحتاند که چرا موسسه میزان مجوز فعالیت گرفت و چرا چنین سرنوشتی را برای مردم رقم زد. من اما به منظر دیگری ازاینرویداد توجه دارم؛ اینکه در دولت تدبیروامید امری محتوم به نام »انضباط مالی« در دستورکار بانک مرکزی و حتی وزارت اقتصاد قرار گرفت و در موارد بسیاری میتوان نتایج مثبت آن را مشاهده کرد؛ البته نحوه عملکرد سیف در بانک مرکزی مانند نحوه عملکرد هر مدیر دیگری میتواند نقاط قوت و ضعفی داشته باشد، همچنین جای انتقاد ِ اما نباید از این مهم غافل شویم که درمورد خاص شکایت برخی نمایندگان، حتی اگر صوری هم عنوان شده باشد، یک مسئله مغفول واقع شده است: تاریخ دریافت مجوز موسسه میزان. سیف و همفکرانش بارها بهاین نکته اشاره کردهاند که وجود موسسات پرشمار غیرمجاز مالی مانند خوره بدنه اقتصاد ایران را نحیف و رنجور کردهاند و باید خواست و ارادهای برای منکوبکردنشان وجود داشته باشد در غیراین صورت سرنوشت »میزان« آینه تمامنمایی است که میتواند در کمین باقی موسسات غیرمجاز باشد؛ اما بازگردیم به تاریخ دریافت مجوز میزان یعنی بهمن 1379. این تاریخ بهراحتی نشان میدهد مجوز این موسسه در دولت یازدهم صادر نشده و این مسئله کامال روشن است اما آنچه امروز دامنگیر بانک مرکزی و وزارت اقتصاد شده تبعات آن سهلانگاری است که حاال کسی پاسخ درستی برایش ندارد. روش کار امروز بانک مرکزی کامال مبتنی بر اصول انضباط مالی است؛ یعنی نظارت بر هزینهکردها در بخشهای مختلف یکی از بهترین و روشنترین وظایفی است که این روزها اتاق فکر بانک مرکزی اصرار زیادی بر اجرای صحیح آن دارد؛ مسئلهای که بیشک از دید همان عده معدود نمایندگان دور مانده است. وقتی از شکایت و گلهمندی حرف میزنیم باید بهاین نکته توجه داشته باشیم که امروز وزارت اقتصاد و بانک مرکزی، میراث اسفباری را تحویل گرفتهاند که زمان زیادی برای درستکردنش نیاز است. آنچه امروز اقتصاد ایران با آن مواجه است فراتر از داشتن یا نداشتن مجوز فالن موسسه است و اگر نمایندگان دلسوز میخواهند واقعا امر نظارتی خود را بهدرستی اجرا کنند بهتر است نیمه پر لیوان را ببینند و به مسائل کالنتر نگاه کنند و این حتی جای خوشحالی هم دارد. اقتصاد ایران یکشبه درست نمیشود و چنین اظهارنظرهایی هم راه بهجایی نمیبرد و اساسا چیزی نیست جز کلیگویی مفرط. باید پرهیز کنیم از این منش و بیشتر دنبال ارائه راهکار باشیم.
نشریه: روزنامه بهار