بی‌تفاوتی تولید به کاهش نرخ سود بانکی

ماجرای نرخ سود، مدت‌های زیادی می‌شود که در اقتصاد ایران جریان‌سازی می‌کند و هر از چندگاهی هم فعالان اقتصادی و هم صاحب‌نظران اقتصادی را به خود مشغول می‌سازد. به‌تازگی نیز دوباره نرخ سود جریان تازه‌ای را ایجاد کرده است؛ یعنی درست بعد از آنکه برخی بانک‌ها قبل از آنکه شورای پول و اعتبار به تصمیم برسد، اعلام کرده‌اند می‌خواهند نرخ سود را تا 15 درصد کاهش دهند. یک‌بار دیگر تعداد زیادی از دست‌اندرکاران فعل و انفعالات سیاسی و اقتصادی کشور هرکدام از منظری وقوع این اتفاق را ارزیابی و کنکاش کردند. این مساله نشان می‌دهد که به‌درستی نرخ سود در فضای اقتصاد ایرانبا آن گستردگی که در تولید رانت و ایجاد فضاهای غیررقابتی در فعل و انفعالات داخلی دارد، برای توسعه و تسهیل فعالیت بخش‌های مختلفی که وظیفه اجرایی پیشرفت را برعهده دارند، هنوز یک آیتم سرنوشت‌ساز محسوب می‌شود.

البته در همه‌جای دنیا نرخ پول و بهره‌برداری از منابع مالی با چنین رویکردهایی مواجه است، اما به‌طور قطع در کمتر جایی از دنیا دسترسی به منابع مالی یا استفاده از تسهیلاتی که در قبال ارزش پول پرداخت می‌شود، تحت‌تاثیر رانت‌های ریز و درشت و یک محیط ملتهب رانتی (از حیث رویکردهای اقتصادی) قرار دارد.
 در ایران غیرواقعی بودن ارزش پول، سیستم معیوب اقتصادی، توزیع رانت و فساد و به‌گونه‌ای ایفای نقش کرده است که تعیین سرنوشت نرخ سود همواره با کلی دگرگونی یا حداقل آشفتگی محافل کارشناسی همراه بوده است.
 این‌بار نیز همین اتفاق تا حد قابل‌توجهی به چشم می‌خورد؛ اما فارغ از این بحث‌ها و نقطه‌نظرات، به نظر نگارنده بی‌نصیبی یا بی‌نفعی صنعت ایران از موجی که همیشه برای نرخ سود به راه می‌افتد، نقطه اصلی یا تاکید موردنظر برای پرداختن به حاشیه‌های نرخ سود است. درواقع این روزها که دوباره بحث کاهش نرخ سود کلید خورده و در حال اجرای دوباره است، باید این پرسش را برای محافل اندیشه‌ورز در حوزه توسعه مطرح کرد که چرا از این نمدها یا سیاست‌هایی که برای پیشبرد اقتصاد ملی دوخته می‌شود، تولید به نفعی نمی‌رسد. از همین منظر می‌توان پرسشی را به این شکل مطرح کرد که به فرض، نرخ سود هم تا آنجا که برخی تحلیلگران آسوده‌خاطر شوند، کاهش یابد.
آیا این مساله می‌تواند به نفع تولید هم باشد یا بازهم قبل از تولید‌کنندگان نیروهای صاحب رانت یا حتی مسئولان و مباشران بنگاهداری و فعالیت‌های بازاری بانک‌ها می‌توانند از منابع مالی موجود به‌جای تولید‌کنندگان استفاده کنند؟ به‌طور قطع تولید در دنیای ما برای توسعه نسبت به همه پدیده‌های دیگر اصل محسوب می‌شود. از همین منظر مسئولان دولت فعلی که همچنان بعد از سه سال در حال مقابله با ویرانی‌هایی هستند که در فضای اقتصادی و اجتماعی کشور برای آنها به ارث مانده است، باید به این مهم نیز توجه کنند. در غیر این صورت تولید باید تماشاچی استفاده از منابع داخلی باشد. واقعیت آن است که طی سال‌های گذشته به‌دلیل نوع سیاستگذاری‌ها، تولید در ایران توان به‌روز‌رسانی خود و استفاده از مدیریت و تکنولوژی روز و «تداوم‌بخشی» به تقاضای مصرف‌کنندگان داخلی برای تولید داخلی را نداشت و از سوی دیگر رکود شدید، دلالی و رشد تقاضا نیز تنور وضعیت ناخوشایند صنعت را تا آنجا که می‌توانست گرم کرد.
برای همین برنامه‌ریزان توسعه در کشور بیش از هر چیز باید این دریچه‌ها را برای صنعت کشور ترمیم کنند، در غیر این صورت برای تولیدکنندگان، بازی نرخ سود شبیه سایر بازی‌هایی خواهد شد که هیچ‌گاه نفع آن به تولید نرسیده است.

فرهيختگان