ایران و صلاحیت بزرگ حفظ امنیت

 
اگر بگوییم بسیاری از کشورهای همسایه ایران دیگر چیزی برای ارائه راه‌های عقلانیت توسعه برای حل نسبی مناقشات و معضلات منطقه ندارند، خیلی بیراه نرفته‌ایم. ناآرامی‌های موجود در منطقه رمق را از تن مدیران توسعه این کشورها به درآورده است و آنها در واقع بدترین روزهای حیات خود را سپری می‌کنند. شک نباید کرد که گروه‌های تروریستی مانند داعش و القاعده به خودی خود شکل نگرفته‌اند. یا اگر به خودی خود به وجود آمده بودند نمی‌توانستند تا به این حد و تا بن دندان مسلح شوند. داعشی‌ها در نبود مدیریت توسعه محور، زائده استثمار نوین هستند که کشورهای ابرقدرتمند آنها را در اوج بازی سود و زیان خود خلق کرده‌اند. حضور و وجود داعش با دو پیام در منطقه و جهان خودنمایی می‌کند؛ اول رونق کارخانه‌های اسلحه‌سازی کشورهای تمامیت‌خواه که از طرف دیگر، بلای جان این کشورها نیز شده‌اند. در این میان اغراق آمیز نیست اگر بگوییم که تنها ایران توانسته پای خودش را از این آشوب بیرون بکشد و با اقتدار و مدیریت استراتژیکی و اجرایی از جغرافیای ملی‌اش دفاع کند. چنین توانی هم به سادگی به دست نیامده است. البته باید این واقعیت را باور کرد که همیشه، مخصوصا در طول چند سال گذشته توسعه در ایران از فقدان مدیران قوی و اندیشه‌های اجرایی کارآمد رنج برده است. ما در داخل مرزهای خود آن‌طور که باید ازشخصیت اجتماعی افراد، اخلاق‌مداری و قانون پیروی نمی‌کنیم و آزادی آنان را ارج نمی‌نهیم و آن‌گونه که شایسته است منابع طبیعی، نیروی انسانی و سرمایه اجتماعی خود را مدیریت نمی‌کنیم؛ یعنی با جلوگیری از فرار مغزها، نخبگان و سرمایه‌داران داخلی و خارجی را پاسداری نمی‌کنیم و در خروجی‌های خود در مدیریت اقتصادی با مشکلات بیکاری جوانان، گرانی، تورم و با طیفی از آسیب‌های اجتماعی به‌ویژه برای زنان طی 10 سال گذشته روبه‌روییم. در چند سال گذشته بهترین درآمدهای نفتی ایران به خاطر ضعف مدیریت توسعه و فقدان عقلانیت راهبردی در بدنه مدیریت اجرایی برای هدایت توسعه دود شد و فاصله دارا و ندار به اوج خود رسیده است. اینها واقعیت‌های کشور ماست، اما در کنار همین تلخی‌ها آرامش و امنیت موجود در کشور نشان می‌دهد که هرچند دولتی‌ها طی سال‌های 84 تا 92 پیکر توسعه را نحیف کردند، به نظر می‌رسد عقلانیتی دیگر وجود داشته است که در طول زمانی بزرگ‌تر از این چند سال گذشته، توانسته به‌گونه‌ای رفتار کند که اقتدار ایران مانع از ماجراجویی تروریست‌های منطقه در کشور ما شود. ایران بی‌تعارف و به دور از هر نگرشی آرام‌ترین کشور منطقه است و این نشان می‌دهد که برخلاف ضعفی که در هدایت توسعه ملی در جهت رفاه نسبی مردم داشته‌ایم، توانسته‌ایم در این بخش سرآمد منطقه شویم. حالا این پرسش را مطرح کنیم که اگر سیاست‌بازی‌ها و سوءاستفاده‌های مالی افراد خاص را متوقف می‌کردیم و به داد توسعه کشور می‌رسیدیم تا چه حد می‌توانستیم در به دست آوردن آرامش اقتصادی و اجتماعی و به واسطه آن به دست آوردن سرمایه‌های جهانی، پیشرو‌تر باشیم؟ تا همین جای کار که در داخل کشور اسیر سیاست‌بازی و سیاست‌زدگی و ایجاد انحصار سیاسی بودیم، ایران توانسته است به جایی برسد که اگر در رایزنی‌ها حضور نداشته باشد، آرامش نصیب منطقه نمی‌شود. پس حتما اگر در سال‌های اوج درآمدهای نفتی به جای آن که انحصارطلبی کنیم، به چاله‌های مدیریتی و اجرایی توسعه در ایران رسیده بودیم، امروز وضعی متفاوت داشتیم. شک نباید کرد که ایران به خاطر همین به رخ کشیدن توانایی‌هایش حتی در بدترین شرایط اقتصادی که به ارث برده، در 10 سال گذشته و در زمانی که تحریم‌های تحمیلی یقه‌اش را گرفته‌اند، بیشترین صلاحیت را دارد تا نقش اصلی را در مناسبات منطقه ایفا کند. البته این نکته را نیز نباید فراموش کرد که خود ما هم باید این توانایی را باور کنیم. گاهی اوقات به نظر می‌رسد برخی گروه‌ها با نوع خاص رفتار‌های نه‌چندان درستی که از خود نشان می‌دهند، بیشتر در پی آن هستند که از ایران یک چهره خشمگین بسازند، اما واقعیت چیزی دیگر است که راهی جز پذیرش آن نداریم. ایران با همه مشکلاتش توانسته آرامش و امنیت را در خود حفظ کند؛ این یعنی یک صلاحیت بزرگ.
 
 
نشریه: روزنامه فرهیختگان