تعاونی ها یعنی مردم
سال هاست که نام تعاونیها را در فضای اقتصادی و اجتماعی ایرانی میشنویم و بر این باوریم که تعاونیها یکی از ابزارهای مهم برای رسیدن به توسعه اقتصادی محسوب میشوند. البته این ادعا چیزی نیست که فقط در محافل کارشناسی وجود داشته باشد بلکه در میان مردم نیز نام تعاونیها یکی از نامهای آشنای اقتصاد محسوب میشود...
سال هاست که نام تعاونیها را در فضای اقتصادی و اجتماعی ایرانی میشنویم و بر این باوریم که تعاونیها یکی از ابزارهای مهم برای رسیدن به توسعه اقتصادی محسوب میشوند. البته این ادعا چیزی نیست که فقط در محافل کارشناسی وجود داشته باشد بلکه در میان مردم نیز نام تعاونیها یکی از نامهای آشنای اقتصاد محسوب میشود اما با این همه وسعت، امروز به نظر میرسد بیش از هر زمان دیگری باید این پرسش را مطرح کنیم که آیا تعاونیها توانستهاند به موازات نامشان تاثیر در توسعه اقتصاد ایران داشته باشند؟ شک نباید کرد که تعاونیها در دنیای امروز یکی از کارآمدترین ابزارها برای رسیدن به توسعه پایدار هستند چون تعاونیها مشخصهای دارند که سایر گزینهها و یا نهادهای اقتصادی به اندازه تعاونیها از آن بهره نبردهاند. تعاونی درواقع تشکلهایی با ماهیت و درون مایه خصوصی هستند که با عضویت قشرهای مختلف مردم شکل میگیرند. همین مردمی بودن صفت بارز و بیبدیل تعاونیها محسوب میشود که حضور مردم را در بساط توسعه و توسعهمندی تضمین میکند. تعاونیها هم عنصر اقتصادی محسوب میشوند و هم حاوی عنصر اجتماعی هستند ولی در عین حال صرفا نه عنصر اجتماعی محسوب میشوند و نه فی نفسه یک مولفه صرف اقتصادی هستند بلکه این تشکلها کارکرد مشورتی و عقلانیت را در هر نوع توسعهای میتوانند به عهده بگیرند. به بیان دیگر، تعاونیها به خاطر این دسته از خصلتها اهرمی ویژه برای توسعه محسوب میشوند که میتوانند در بهره وری بهینه از شرایط زندگی، کار و تولید و ارتقای سطح درآمد و وضعیت اجتماعی جامعه مؤثر باشند. تجربه کشورهای توسعه یافته نیز این ادعا را ثابت میکند. ماهیت مشورتی تعاونیها در فرآیند توسعه باعث میشود تا این تشکلهای مردمی بتوانند اسباب تجمع نیروهای پراکنده و در عین حال با استعداد و با انگیزه را در مدار توسعه فراهم سازند. برای همین نمیتوانیم در آسیبشناسی جریان تعاونیها به اصل وجود این تشکلهای مردمی ایرادی بگیریم. به مفهوم دیگر در جواب پرسشی که در ابتدای این یادداشت مطرح شد، اگر بخواهیم بگوییم که تعاونیها به اندازه شهرتی که در نام دارند، نتوانستهاند در توسعه ایرانی کارکرد مطلوبی داشته باشند، نمیتوانیم اصل وجود و یا اصل قدرتی که در تعاونیها وجود دارند را نادیده بگیریم بلکه باید این واقعیت را مطرح کنیم که فقدان کارایی و کارآمدی تعاونیها به نحوه مدیریت و توانمند سازی ساختار اقتصاد ایران بر میگردد که نگذاشته تا تعاونیها ان طور که باید خصوصیت مردمی خود را در اقتصاد و توسعه ایرانی تزریق کنند. در چند سال گذشته کار در اقتصاد ایران به گونهای رقم خورده است که شبه دولتیها و یا بنگاههای اقتصادیی که ربطی به جریان مردم در اقتصاد ایران ندارند توانستهاند به بهترین نحو ممکن حضور خود را در بدنه اقتصاد کشور تزریق کنند. به طور طبیعی نیز تعاونیها نمیتوانند با این واحدهای اقتصاد که جلد خصوصی دارند، رقابت کنند. برای همین به سادگی تشکلهایی که جریان مردم را در اقتصاد و توسعه ایران برقرار میکنند به حاشیه رانده میشوند. تمام کشورهای توسعه یافته به این اصل مهم توجه دارند که باید توسعه را با رهوار تشکلهای مردمی هدایت کرد و چارچوب آن را شکل بندی کرد ولی در ایران به سادگی تشکلهای بزرگ مردمی مانند تعاونیها باید در تحولات اقتصادی کشور گوشه نشین بشوند و تشکلهایی مانند شبه دولتیها به راحتی هر در مسیر صعود قرار بگیرند و هیچ کمکی هم به مولد گرایی در اقتصاد ایران نکنند. به نظر میرسد که این روزها که یکبار دیگر تقویم اقتصاد کشور شاهد فرا رسیدن هفته دولت است، بهترین زمان برای این است که مدیران دولتی بازنگری جدی و کاربردی در اقتصاد و توسعه کشور داشته باشند و این تجربه جهانی را روی میز خود قرار بدهند که تشکلهای مردمی، مشورتی با کارکرد اجتماعی و اقتصادی میتوانند بهترین تقویت برای توسعه کشور باشند. البته ادعاهای این یادداشت به معنای این نیست که خود تعاونیها در عدم ارتقای موقعیت خود در توسعه ایران نقش نداشتهاند. چنین رویکردی بدون شک اشتباه است. تعاونیها در چند سال گذشته به نظر میرسد به دلیل عدم تبعیت از اندیشههای نوین مدیریتی و همچنین بها ندادن به اساسنامهها و قوانین خود و همچنین عدم ارتقا تواناییهای علمی در کوتاه شدن کارآمدی تعاونیها نقش مهمی ایفا کردهاند اما بدون تعارف این رفتار درون گروهی تعاونیها را نمیتوان با عملکرد نامطلوب مدیریت اصلی اقتصاد و توسعه کشور مقایسه کرد. با همه اینها اما یک نکته امروز وجود دارد و آن هم چیزی نیست جز اینکه تعاونیها همچنان زنده هستند و همچنان نیز تضمین کننده بقای وجود مردم در توسعه کشور محسوب میشوند برای همین تلاش کنیم تا آنها بتوانند نقش خود را در رویای توسعه ایرانی ایفا کنند.
نشریه: خبرگزاری ایلنا