برای توسعه كوتاه بياييم
رسم شده است هر چه به انتخابات، آن هم انتخابات رياست جمهوری نزديك تر مي شويم، گروه های مختلف سياسي هر كدام به نوعي سعي مي كنند تا پشت ويترين بايستند و جلوه و نمايي نيكو و بدون هرگونه خدشه در توان اجرائي از خود به نمايش بگذارند؛ البته شايد در تمام دنيا، بازی های سياسي، روندی به همين شكل داشته باشد؛ يعني كنشگران سياسي درست در بزنگاهي كه قرار است از سوی مردم برای اجرای فعاليت های توسعه ای برگزيده شوند، رفتارهايي را اتخاذ مي كنند كه آنها را مبرا از هرگونه سياهي و كژكرداری های اجرائي نشان دهد. به عبارتي، همه آنها در اين حد، برنامه های خود را تدوين مي كنند تا به همگان بفهمانند كه توان و كاركرد تعيين كننده برای به سرانجام رساندن شاخص های توسعه دارند. برهمين اساس، مي توان گفت كه در ايران نيز كنشگران سياسي بر حسب رفتار و الگويي تقريبا جهاني، پای به رقابت های سياسي مي گذارند و تلاش مي كنند تا توان خود را بهينه و نزديك به برترين نقطه های عملياتي نشان دهند ولي مشكل اينجاست كه در جايي نظير ايران، درست در يك دهه گذشته، تصميم گيران و تصميم سازان اجرائي يا راهبران فعاليت های كلان توسعه، آن قدر دچار خطای عملياتي بوده اند كه به سادگي نمي توانند تصور و ايده ای به مراتب سفيد از خود و كاركردهايشان در آينده به تصوير بكشند، برای همين، حضور آنها در كنشگری سياسي كشور توأمان شده با پارازيت های بعضا غير اخلاقي كه در دنيای امروز هيچ شكي باقي نمانده است اين رويارويي های فاقد اخلاق و مهارت سياسي، دودش در نهايت در چشم توسعه فرومي رود. نيروهايي كه با هر ترفند غير اخلاقي و فاقد قواعد سياسي، بتوانند تشكيلات اجرائي كشور را در اختيار بگيرند، به طور قطع، هنگام اجرای فرامين توسعه نيز هيچ اميدی به آنها وجود ندارد كه مسير حركت شاخص ها و مقتضيات توسعه را با آشفتگي های اخلاق سياسي خود آلوده نكنند. نگارنده ازاين رو چنين بابي را باز كرده است كه به نظر مي رسد در چند روز گذشته، برخي نيروهای سياسي كه در سال های گذشته، بدترين عملكرد را در جدول توسعه و فعاليت های اجرائي كشور داشته اند، بدون آنكه توانسته باشند حتي گزينه ای را به عنوان پيشاهنگ فعاليت های سياسي و انتخاباتي خود معرفي يا شناسايي كنند؛ با تمام وجود سعي كرده هر طور كه ممكن است در انتخابات سال آينده كشور حضور يابند؛ البته به طور قطع، حق دارند يا به عبارتي، حق طبيعي آنهاست كه در انتخابات رسمي و سراسری كشور ايفای نقش كنند و بايد هم اين گونه باشد اما كاش، اين تلاش مزين بود به اين درک و دريافت كه همه گروه ها و كنشگران سياسي، بدانند كه چه نقش تخريب كننده يا سازنده ای در روند اجرای توسعه ايران داشته اند و با ارزيابي نقش خود تصميم بگيرند كه آيا باز هم بايد سكاندار باشند يا بايد برای رسيدن سكان اجرائي به دست صاحبان انديشه و عمل، همه تلاش خود را به كار بگيرند. به طور قطع، در كشوری كه نيروهای اجرائي آن با علم به اينكه مي دانند بدترين عملكرد را داشته اند اما باز مي خواهند صاحب تصميم سازی های عملياتي باشند، حتما توسعه در سطح پاييني قرار دارد اما اگر بخشي از جريان اجرائي كشور كه در يك دهه گذشته، مصيبت را برای توسعه كشور به ارمغان آورده است، به اين درک مي رسيد كه حالا ديگر بايد برای توسعه كشور و با يك ايده ملي، مسير را برای آنهايي كه كارآمدی بهتری دارند، باز كند، به طورقطع كمك شاياني برای توسعه به وجود آمده بود. متأسفانه به نظر مي رسد هنوز هم برخي از جريان ها و كنشگران سياسي ما فقط به اين مي انديشند كه بايد كرسي های اجرائي كشور در اختيار آنها يا همفكرانشان باشد. باور كنيد توسعه و آينده ايران به نگاه و انديشه ديگری نياز دارد؛ انديشه ای كه كارآمدی را در سقف و چيزی غيراز آن را در كف مي بيند.
روزنامه وقایع اتفاقیه