شهداي آتش نشان و فاجعه توسعه

 دكتر نادر هوشمنديار، استاد دانشگاه: تجربه، اتفاقي مبارک محسوب مي شود و در تمام دنيا نيز اين باور وجود دارد كه پيشبرد مقتضيات پيشرفت، بدون دسترسي به تجارب مختلف امكان پذير نيست ولي مشكل براي ما دقيقا در اين امر نهفته است كه آموخته ايم هزينه هايي بزرگ، غير قابل باور و جبران ناپذير براي كسب اين تجربه ها متحمل شويم و در آخر نيز با پرداخت چنين هزينه هايي، هيچگاه نمي توانيم اين تجربه ها را اندكي براي بهبود زندگي خود به كار بريم. به عبارتي، ما در بن بستي از مصيبت گرفتار شده ايم كه از يك سو بدترين هزينه ها را مي دهيم تا صاحب تجربه اي شويم و ازآن سو، وقتي تجربه به دست آمد، به دليل وجود دهليزهاي متعدد ناكارآمدي در بوروكراسي اجرايي كشور نمي توانيم از اين تجربيات استفاده كنيم. نگارنده، اسم اين مدار را مي گذارم مدار ناكارآمدي يا بيهودگي توسعه در ايران. به طور حتم اما توسعه، بهترين ايده انسان براي ارتقاي سطح زندگي محسوب مي شود اما وقتي چنين بن بستي در كارآمدي اجرايي شكل مي گيرد، اين ناكارآمدي به يك انسداد بالادستي ختم مي شود كه نتيجه اش همان ناكارآمدي در توسعه است. براي همين، وقتي ماجرايي مثل پلاسكو رخ مي دهد، نبايد بحث را به انحراف كشاند يا يك فرد و يك جريان مشخص را به عنوان مقصر اصلي معرفي كرد. مقصرهای اصلي در شناسايي دلايل فجايعي از اين دست، يك روند يا يك فرايند محسوب مي شوند كه در يك دوره شايد چندين ساله باعث شده اند به ناكارآمدي توسعه نائل شويم. افراد شايد فقط تضمين كننده مسير اين جريان ناكارآمدي باشند اما مقصران اصلي محسوب نمي شوند. اين حرف، به آن معناست كه اگر متأسفانه فردي از چرخه مديريت اجرايي حذف شده و فرد ديگري جايگزين او شود، شايد تفاوت چنداني در بهترشدن دهليزهاي مسدود توسعه رخ ندهد. نگارنده، به هيچ عنوان قصد دفاع از برخي مديران اجرايي و در اينجا به طور مشخص، بعضي مديران شهري كه چرخه ناكارآمدي توسعه را تضمين مي كنند، ندارم. آنها حتما يك پاي لنگ سناريوهاي فشل توسعه هستند اما مشكل اينجاست كه در نبود آنها و حضور افرادي ديگر چقدر مي توان مطمئن بود كه ذره اي از وزن دور باطل توسعه در ايران كم مي شود. شهادت بزرگوارانه آتش نشان هاي تهران، غم سخت و جانكاهي بود كه ما بايد به واسطه آن، دوباره در مقابل اين آزمون قرار بگيريم كه چگونه مي شود ناكارآمدي ها را جبران كرد. به پاس ارزشمندي خون اين بزرگواران، يك بار براي هميشه به اين انديشه كنيم كه ما نياز به آموزش و ارتقاي سطح فرهنگي و فكري توسعه داريم و بايد عاشقانه در اين مسير، قدم برداريم.

روزنامه وقایع اتفاقیه