تفاهم هسته ای و امکانی تازه برای توسعه
بالاخره تفاهم سیاسی لازم برای عبور از موانع تحمیلی بر سر فعالیت های صلح امیز هسته ایران، به دست آمد و یک اتفاق تاریخی برای توسعه در ایران شکل گرفت. سال ها همه مردم و در راس آنها کسانی که در رشد، بالندگی و افزایش قدرت رقابتی ایران در عرصه توسعه جهانی نقش بیشتری ایفا می کنند، در انتظار چنین اتفاقی بودند تا موانع برای شتاب ایران در کورس توسعه از میان برداشته شود. به نظر می رسد، این انتظار تا حد زیادی به پایان رسیده است و یا حداقل امکان تجدید قوای موثری برای توسعه ایرانی به وجود آمده است. به عبارتی اگر با نگاه حداقلی نیز به میزبانی تفاهم لوزان برویم، نمی توانیم این واقعیت را نادیده بگیریم که تفاهمی بر اساس ضوابط دیپلماتیک با قدرت های بزرگ به دلیل آن که جایگاه ایران را در جغرافیای دیپلماتیک جهان تغییر می دهد، می تواند یک فرصت برای آغازی دوباره باشد. منتهی برای استفاده مطلوب از چنین مجالی یک نکته را نباید فراموش کرد و آن هم این که ملاک و محکی جز «توسعه» برای رویارویی و مواجه با سناریوی لوزان نباید به وجود بیاید و یا شکل بگیرد. اگر این گونه باشد و یا به عبارتی اگر با ذهنیتی جز احترام و اکرام به توسعه سراغ تفاهم لوزان برویم حتی از حداقل فرصت هایی که می تواند به وجود بیاورد نیز نمی توانیم استفاده کنیم. این را از آن روی می گویم که از همین امروز و درست بلافاصله با اتمام نشست های لوزان حتما منتقدانی پیدا می شوند که هر کدام به نحوی در مقابل تفاهم سیاسی ایران می ایستند. البته بدون شک انتقاد حقی است که نمی توان سلبش کرد اما می توان تقاضا کرد که هر منتقدی و در هر جایگاهی قبل از آن که بخواهد این تفاهم دیپلماتیک را ارزیابی کند، روزها و ماه ها و همین چند سال گذشته توسعه را در ایران به یاد بیاورد که چه تنگناهایی در این سال ها بر توسعه ایران تحمیل شد؛ تنگناهایی که اگر نبودند، امروز خیلی از معضلات و گرفتاری های اقتصادی این گونه گریبان همه را نمی گرفت و فراگیر نمی شد. در بن بست توسعه کشور که می تواند شرمندگی نسل حاضر را برای نسل فردا (از منظر توسعه) به ارمغان بگذارد، آنقدر دهلیزهای سخت و تو در تو به وجود آمده اند که به نظر می رسد تنها با اتفاق هایی که نقش مکمل و تقویت کننده را برای توسعه کشور ایفا می کنند، می توان هزینه عبور از این دهلیزها را کاهش داد. فراموش نکنیم که دنیای امروز دنیای توسعه است و همه کشورها، از افغانستانی که کنار گوشمان ایستاده است تا نروژ در آن سوی دنیا که مملو از رفاه است همه برای توسعه هر چه بیشتر تلاش می کنند. در این رقابت نفس گیر باید آموزه و تجربه های توسعه مندی خود را محک بزنیم و باید برای افزایش سرعت کاروان توسعه بتوانیم جغرافیای دیپلماتیک خود را تغییر بدهیم. البته این مساله شامل حال دولت و تصمیم سازان اجرایی نیز می شود. اگر قرار است که این تفاهم بتواند توان اقتصاد ایران را تقویت کند، مسئولین دولتی باید دانش و عقلانیت استفاده از این توان اقتصادی را داشته باشند. به طور مثال اگر قرار است که سرمایه های بلوکه شده به ایران بازگردند و به دلیل ناکارامدی و نابلدی های مدیران اجرایی صرف رانت و زد و بندهای اقتصادی و یا فعالیت های غیر مولد شوند، بدون شک می شود گفت که این تفاهم و بازگشت سرمایه بیشتر بر مشکلات اقتصادی ایران اضافه می کند. به طور حتم نهادهای نظارتی نیز باید به طور دقیق مسیر تبدیل بهینه تفاهم یا توافق به رشد توسعه در ایران را ارزیابی کنند. اگر همه چیز به خوبی پیش برود و لغو تحریم ها بتواند تا موقعیت برتری در اختیار اقتصاد ایران قرار دهد، این موقعیت برتر نباید به زیان انباشته تغییر شکل بدهد. فراموش نکنیم که بعد از فوران قیمت نفت در سال های 84 تا 92 این یک امکان و یا فرصت دوباره برای ایران است که می تواند زمینه شکوفایی صنعت را فراهم کند. فوران قیمت نفت به دلیل ضعف مدیران اجرایی و ناتوانی مدیریت توسعه در کشور از دست رفت. باید از آن تجربه استفاده کرد تا مدیران مراقب باشند که موقعیت رفع تحریم ها و افزایش سرمایه گذاری ها باز هم آن گرفتاری ها و آفتهای مدیریتی را تجربه نکند. این یک شروع دوباره است اگر فقط به توسعه اندیشه کنیم.
تفاهم هسته ای و امکانی تازه برای توسعه
نشریه: روزنامه شهروند