توانمندسازی مردم، راه تحقق واقعی عدالت
دکتر نادر هوشمندیار عضو هیات علمی و استادیار دانشگاه آزاد اسلامی
بر اساس نتایج یک طرح پیمایشی که توسط یک موسسه غیر دولتی در ایران انجام گرفته و ارزشها و نگرشهای مردم را ارزیابی کرده است افزون بر 80 درصد یعنی 80 و شش دهم درصد از مردم بر نقش کلیدی و بی رقیب پول و پارتی تاکید کرده و پول و پارتی را برای گرفتن حق و حقوق خود الزامی اعلام کردهاند. چنین درصد بالایی و اعتقاد مردم به تاثیرگذاری بیبدیل پول و روابط انسانی و فامیلی و قبیلهای و نه شایستهسالاری و ضوابط و مقررات و قوانین، یک آسیب جدی برای کشورمان است که میخواهد به توسعه دست یابد و بر این اساس حتی میتوان ادعا کرد که بیدلیل نیست که مملکت ما پس از اجرای چندین و چند برنامه پنج ساله و هفته ساله توسعه طی 60 سال اخیر به توسعه دسترسی پیدا نکرده و کشورهای هم سطح ما از توسعهنیافتگی گذر کرده و جزو کشورهای توسعهیافته یا نوظهور قرار گرفتهاند.
از طرف دیگر در این پیمایش ملی مشخص شده که فقط 8 و سه دهم درصد مردم ایران معتقد هستند که عدالت جاری و ساری است و اعتقاد دارند که قانون به گونهای مساوی و برابر اجرا میشود. این نوع آمار نشان میدهد که ما به نحو شایسته و بایستهای از منابع در اختیار خود، بهره نمیگیریم و به نحو بهینه مورد استفاده قرار نمیدهیم. این در حالی است که در اصل دوم قانون اساسی کشورمان به موضوع حیاتی قسط و عدل اشاره رفته است و آن را یکی از بنیانهایی اعلام کرده که جمهوری اسلامی ایران به آن ایمان دارد.
مضاف بر این، در اصل سوم قانون اساسی نیز به درستی اشارات و تاکیداتی بر رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات عادلانه برای همه در تمام زمینه های مادی و معنوی، ایجاد نظام اداری صحیح و حذف تشکیلات غیرضرور و پی ریزی اقتصاد صحیح و عادلانه برطبق ضوابط اسلامی جهت ایجاد رفاه و رفع فقر و برطرف ساختن هر نوع محرومیت در زمینه های تغذیه و مسکن و کار و بهداشت و تعمیم بیمه شده است.
برقراری عدالت واقعی و ایجاد فرصت برابر برای همگان در استفاده از مواهب و منابع کشور، با شعارهای به ظاهر مردم پسندانه و در اصل عوامفریبانه و پوپولیستی، امکانپذیر نیست. اگر چه میتوان با شعارهای پوپولیستی، چند صباحی در دل و جان مردم رخنه کرد و برای مدتی کوتاه موج سواری راه انداخت و ادعای برقرار کردن عدالت و ایجاد فرصت برابر برای همه مردم را در بوق و کرنا کرد ولی اجرایی شدن عدالت را باید فرآیندی در نظر داشت و آن را به صورت یک روند ملاحظه کرد و نگاه مهندس مآبانه و پروژهای به مقوله پیچیده و بسیار حساس انسانی و چند وجهی عدالت، ما را به مقصود نمیرساند.
ما اعمال نگاه پروژهای به عدالت را در هشت سال دولتهای نهم و دهم مشاهده و تجربه کردهایم و هم اینک به طور کامل با گوشت و پوست و استخوان تبعات ویرانگر و ضد توسعهای نگاه پروژهای به عدالت را احساس میکنیم و خوشبختانه چند سال پس از آن که تجربه مملکتداری به روش پروژهای و در عین حال گران و پر هزینه پایان گرفته است، واقعیات تأثر برانگیز اداره کشور بر مبنای نگاه پروژهای به خوبی نمایان شده و بخش زیادی از افراد جامعه ما، به نحو نسبتا مناسبی متوجه تبعات سنگین و پر هزینه اداره کشور با نگاه پروژهای به عدالت شدهاند.
بنابراین در دوره خطیر کنونی که دوران پساتحریم نام گرفته است و با تصویب همدلانه کلیات و جزئیات طرح برجام در مجلس، اجرای برنامه جامع اقدام مشترک را خواهیم داشت، به هیچ وجه نباید با آزمون و خطا، کشور را اداره کرد و زمان آن رسیده که مدیریت کلان کشورمان که مسئولیت اجرایی را بر عهده دارد تک محوری و خود رأیی را در سرنوشت و توسعه جامعه دخالت ندهد و به معنای واقعی کلمه عقلانیت و خرد جمعی را برای نیل به توسعه و توسعهیافتگی، به کار گیرد. البته اگر سخنان هفته جاری رئیس جمهور کشورمان در جلسه ستاد توسعه سرمایهگذاری استان مازندران را تحلیل محتوا کنیم که گفتهاند« تلاش دولت برداشتن موانع از پیش پای کارآفرینان بود تا تسهیلات لازم را فراهم کنند»، ملاحظه خواهیم کرد که چنین اظهار نظرهایی با نگاه پروژهای داشتن، متفاوت است و مقامات دولت فعلی، به این نتیجه رسیدهاند که دولتمحوری کارساز نیست و کارآفرینان، باید میداندار توسعه شوند. رئیس دفتر رئیس جمهور که تا ماههای اول دولت یازدهم به طور همزمان ریاست اتاق بازرگانی، صنایع و معادن و کشاورزی ایران را به عهده داشت در سفر هفته جاری کابینه به استان مازندران در نشست اعضای اتاق بازرگانی مازندران گفته است که انتظار از اتاق ایران و سایر تشکلهای بخش خصوصی این ست که بیشتر از گذشته در حوزه اقتصادی فعال شوند.
این نوع اظهارات رئیس جمهور محترم و از طرفی اظهارات رئیس دفتر او که جزو حلقه اول و اصلی تصمیمسازان دولت است، نشاندهنده جدیت دولت و شناخت دقیق کابینه از الزامات خروج از وضعیت بغرنج اقتصادی کنونی است. چنین اظهاراتی در حالی از سوی مقامات ارشد دولت بیان میشود که زمان اجرای توافق هستهای فرارسیده و مقامات این دولت باید در عرصه عمل نیز نشان بدهند که حقیقتا مصمم هستند که بخش خصوصی واقعی و مردمی برای پیشبرد اقتصاد مردمی نقش محوری ایفا کند. اگرچه هنوز در حلقه دوم تصمیمسازان دولت یازدهم برخی مقامات حتی بعضی از وزرای همین کابینه، اعتقاد به خصوصیسازی و تقویت بخش خصوصی و مردمی اقتصاد ایران ندارند و برای کسب درآمد و مثبت نشان دادن عملکرد خود از راه درآمدزایی، در تلاشند تیشه به ریشه تفکر خصوصیسازی بزنند و بر تنور دولتمحوری بدمند، اما حلقه اول تصمیمسازان دولت به خوبی به اهمیت بخش خصوصی در توسعه کشور پی بردهاند و بیراه نیست که رئیس جمهور در سفر سال جاری هیات دولت به استان فارس از احتمال تغییر اعضای کابینه خبر داد و سخنگوی دولت که رفیق گرمابه و گلستان رئیس جمهور فعلی است در ادامه همان سخنان روحانی و در نشستی خبری اعلام کرد که«طبيعي است كه رييسجمهوري در مقام ارزيابي عملكرد و براي تقويت كابينه خود، تغييراتي اعمال كند».
هم اکنون که وجدان جمعی به این نتیجه رسیده که در دولت، تشتت وجود دارد و نامه سرگشاده 4 وزیر دولت یازدهم یک نمونه بارز آن است و عملکرد برخی وزرا برای برگرداندن قطار خصوصیسازی به عقب، برخلاف سیاست راهبردی دولت کنونی در خصوص تقویت بخش خصوصی و محوریت دادن به کارآفرینان و بخش خصوصی واقعی است، جا دارد مقامات ارشد دولت در فضای جدید پساتحریم با خودانتقادی و تغییر و تحول در کابینه، به صورت منسجم برای اداره کشور گام بردارد و با همافزایی نیروی خود، وجه سیاستگذاری دولت را تقویت کنند و با کاهش تصدیگری توسط دولت و تقویت بخش خصوصی واقعی، توانمندسازی بیش از پیش کارآفرینان و بخش مردمی اقتصاد را با اتکا به پشتوانه مردمی دولت یازدهم در دستور کار قرار بدهند وگرنه دستیابی به رشد اقتصادی 8 درصد و کاهش نرخ بیکاری و تک رقمی کردن این نرخ، جزو آرزوهای ما باقی خواهد ماند. در صورتی که تعداد شاغلان جامعه افزایش یابد و ثمرات رشد اقتصادی نصیب بخش زیادی از افراد و آحاد جامعه شود میتوان مدعی شد که تقریبا عدالت برقرار شده یا به سمت عدالت نزدیک میشویم. با شاغل شدن بیکاران و اشتغال به کار آنها، کرامت انسانی افراد رعایت میشود و اینگونه نخواهد بود که هر ماه چشم به راه واریز یارانه نقدی بمانند و در اصل مواجببگیر دولت شوند.
نهایتا این که مقامات ارشد دولت یازدهم میتوانند با درک موقعیت تاریخی خود تلاش کنند که با ایجاد فرصتهای برابر و مقابله با مفاسد و از طرفی تقویت ضابطه و شایستهسالاری به جای رابطه و پول و مناسبات فامیلی و رفاقتی، توانمند شدن مردم و در نتیجه تحقق پایدار عدالت و بهرهمند شدن عادلانه آحاد مردم و خصوصا اقشار کم درآمد از فرصتها و امکانات جامعه و اقتصاد در حال رشد کشور را رقم بزنند.
نشریه: هفته نامه کلید